سؤال ۱۴۸: لطفا آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن کریم را با استناد به خود آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) بیان فرمایید؟
پاسخ ۱۴۸: یک قاری قرآن سزاوار است برای قرائت آیات کلام الله مجید آدابی را چه ظاهری و چه باطنی مراعات و بدان نیز عمل نماید. برخی از این آداب که برگرفته شده از خود آیات قرآن کریم و نیز روایات معصومین (علیهم السلام) است به شرح زیر می باشند:
آداب ظاهری تلاوت قرآن
مسواک زدن
مسواک زدن از جمله آداب ظاهری تلاوت قرآن است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز بدان توصیه فرموده اند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نَظِّفُوا طَرِيقَ الْقُرْآنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا طَرِيقُ الْقُرْآنِ قَالَ أَفْوَاهُكُمْ قِيلَ بِمَا ذَا قَالَ بِالسِّوَاك.[۱]
داشتن طهارت ظاهری و باطنی
تماس گرفتن با خطوط قرآن بايد توام با طهارت و وضو باشد. قرآن مىفرمايد: قرآن را جز پاكان لمس نمىكنند.” [۲]
بعضى نيز آن را اشاره به اين معنى مىدانند كه حقايق و مفاهيم عالى قرآن را جز پاكان درك نمىكنند، همانگونه كه در آيه ۲ سوره بقره مىخوانيم: ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ[۳]: اين كتاب شكى در آن نيست، و مايه هدايت پرهيزكاران است” و به تعبير ديگر حداقل پاكى كه روح” حقيقت جويى” است براى درك حد اقل مفاهيم آن لازم است، و هر قدر پاكى و قداست بيشتر شود درك انسان از مفاهيم قرآن و محتواى آن افزون خواهد شد.[۴]
پناه بردن به خداوند از شر شیطان رجیم
به هنگام آغاز تلاوت قرآن بايد از شيطان رجيم و رانده شده درگاه حق، به خدا پناه برد. قرآن کریم می فرماید: از شرّ شيطان مطرود، به خدا پناه بر! [۵]
البته منظور تنها ذكر جمله” اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم” نيست، بلكه تخلق به آن شرط است يعنى ذكر اين جمله مقدمه تحقق حالتى در نفس و جان انسان گردد، حالت توجه به خدا، حالت جدايى از هوى و هوسهاى سركشى كه مانع فهم و درك صحيح انسان است، حالت بيگانگى از تعصبها و غرورها و خودخواهيها و خودمحورىهايى كه انسان را وادار مىكند كه از همه چيز، حتى از سخنان خدا به نفع خواستههاى انحرافيش استفاده كند.
لذا تا چنين حالتى در روح و جان انسان پيدا نشود، درك حقايق قرآن براى او ممكن نيست، بلكه به عكس ممكن است قرآن را با توسل به” تفسير به راى” وسيلهاى قرار دهد براى توجيه خواستههاى شركآلودش.
آيه بعد در حقيقت دليلى است بر آنچه در آيه قبل گفته شده بود، که قرآن مىفرمايد: شيطان تسلطى بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكل مىكنند ندارد” إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[۶]. [۷]
قرائت از روی قرآن
پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «قرائت قرآن از روي مصحف بهترين اعمال امت من است.[۸] فَقَالَ لِي أَدِمِ النَّظَرَ فِي الْمُصْحَفِ فَإِنَّهُ كَانَ بِي رَمَدٌ فَشَكَوْتُ ذَلِكَ إِلَى جَبْرَئِيلَ فَقَالَ لِي أَدِمِ النَّظَرَ فِي الْمُصْحَف.
ترتیل خواندن
از امام صادق (ع) درباره “و رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا” سؤال شد که منظور چیست؟ فرمود: امیرمؤمنان (ع) فرمود: منظور این است که قرآن را واضح و شمرده بخوانید، نه مانند شعر، و نه مثل پرتاب کردن مشتی شن (که به هر طرف پراکنده باشد)، بلکه قلب هایتان را با آن نرم کنید و دنبال آن نباشید که زود به آخر سوره برسید.[۹]
نیز از ابن عباس نقل شده كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله به من فرمود: قرآن را با ترتيل بخوان. گفتيم ترتيل چيست؟ فرمود: قرائت آن را روشن و آشكار كن و مانند خرماى خراب، پراكنده مكن و همچون شعر تكه تكه منما، چون به عجائب آن رسيديد تأمل كنيد، دلها را تكان دهيد، نظرتان فقط رسيدن به آخر سوره نباشد.[۱۰]
هر چقدر می توانید در روز قرآن تلاوت کنید
خداوند متعال می فرماید: فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن. آنچه از قرآن براى شما ميسر است بخوانيد. گفتگو بسيار است: جمعى آن را به نماز شب تفسير كردهاند كه در لابلاى آن حتما آيات قرآن خوانده مىشود، و بعضى گفتهاند منظور همان تلاوت قرآن است هر چند در اثناء نماز نباشد، سپس بعضى مقدار آن را به پنجاه آيه، و بعضى به يكصد آيه، و بعضى دويست آيه، تفسير كردهاند،[۱۱] ولى هيچيك از اين اعداد دليل خاصى ندارد، بلكه مفهوم آيه اين است كه هر مقدارى كه انسان به زحمت نمىافتد از قرآن بخواند.
بديهى است منظور از” تلاوت قرآن” در اينجا تلاوتى است به عنوان درس و فراگيرى براى خودسازى و پرورش ايمان و تقوا.
سپس به بيان دليل ديگرى براى اين تخفيف پرداخته مىافزايد:” خداوند مىداند كه گروهى از شما بيمار مىشوند، و گروهى ديگر براى تحصيل معاش و ابتغاء فضل الهى راهى سفر مىكردند، و گروه ديگرى در راه خدا جهاد مىكنند، و اين امور مانع از آن خواهد شد كه عبادات شبانه را در نصابى كه قبلا تعيين شده به طور مداوم انجام دهند.
آداب باطنی تلاوت قرآن
خضوع کردن، نرم شدن دل و داشتن حزن و ترس
از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه هر كس قرآن را تلاوت كند و در مقابل آن خضوع نكند و دلش نرم نگردد، و حزنى برايش پيدا نشود و ترسى در دلش پديد نيايد به تحقيق عظمت شأن خداوند را خوار شمرده و زيانى آشكار متوجه او شده است.
داشتن قلبی خاشع، بدنی فارغ و مکانی خلوت
قارى قرآن به سه چيز نياز دارد: قلبى خاشع، و بدنى فارغ، و مكانى خلوت، پس هر گاه قلب خاشع گشت شيطان از او فرار ميكند. قرآن کریم در این خصوص می فرماید: فَإِذٰا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّٰهِ مِنَ الشَّيْطٰانِ الرَّجِيمِ. و آنگاه كه قرآن تلاوت مىكنى بخدا پناه ببر از شيطان رانده شده.[۱۲]
با صوت حزین تلاوت کنید
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «به راستی قرآن همراه با حُزن نازل شده است. بنابر اين، هنگامی که قرآن میخوانيد گريه کنيد. و اگر گريه نکرديد، حالت گريه بر خود گيريد».[۱۳] و «نيکوترين مردمان در قرائت قرآن کسی است که به هنگام قرائت آن، صدايش را حزنانگيز کند».[۱۴]
امام صادق(ع) میفرماید: «همانا قرآن همراه با حزن و اندوه فرود آمده است. پس آنرا همراه با حزن و اندوه بخوانيد».[۱۵]
روایت شده؛ «هنگامی که امام کاظم(ع) قرآن میخواند، صدايش را حزنانگيز میکرد و میگريست و شنوندگان تلاوت حضرتش نيز میگريستند».[۱۶]
تفکر در آیات قرآن
یک قاری وقتی آیه ای را تلاوت می کند بایستی به معنای آن آیه خوب تفکر کند و از آن پی به عظمت خداوند متعال ببرد. بعنوان مثال وقتی این آیه از سوره واقعه را تلاوت می کنید که خداوند می فرماید: أَ فَرَأَيْتُمُ الْمٰاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ. أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ.[۱۷] آيا اين آبى كه مىآشاميد مىبينيد؟ آيا شما آن را از ابر فرود آورديد يا ما فرود آورنده و نازل كنندۀ آن هستيم؟ پس ميبايست كه تنها اهميت آب را در رفع تشنگى و يا امثال آن از امورى كه بر همه كس روشن است خلاصه نكنى، بلكه در اين مسئله تأمل نما كه چگونه ميشود كه پيدايش همه اشياء و موجودات از او است، و بينديش كه چطور همين آب، غذاى دانه ميشود و دانه بصورت نبات در مىآيد، و آن نبات غذاء حيوان، و بعد غذاء انسان ميشود انسانى كه از استخوان و گوشت و خون و مخ، و مو تركيب يافته است.[۱۸]
تدبر در معانی قرآن
تدبر در معانى قرآن امری غیر از حضور قلب است. خدای تعالی میفرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»؛ آیا تفکر و تدبر در معانی قرآن نمیکنند یا بر دلهای ایشان قفلها زدهاند؟![۱۹]
و اگر نتواند تدبر کند، مگر این که آیه را مکرر کند، سزاوار است تکرار کند. به این سبب بسیار بوده است که اکابر دین آیات را تکرار میکردهاند. بسا بوده که در یک آیه، مدتی توقف میکردهاند.[۲۰]
رفع موانع فهم قرآن کریم
کسی که قرآن را تلاوت می کند بایستی خود را از آن چه مانع فهم معانی قرآن است، نگاه دارد.
آن موانع چند امر است که به چند نمونه اشاره میشود: یکی جمود بر تفسیر ظاهر قرآن است. دیگری صرف همت و ذهن و فهم خود در تحقیق حروف و مخارج آن و سایر اموری که متداول میان قاریان است؛ زیرا همه تأمل را مقصور بر این کردن، مانع از فهمیدن معانی آن است. مانع سوم، اصرار بر گناهان ظاهری و باطنی و پیروی از شهوات است که باعث تاریکی دل و محرومی از کشف اسرار حقایق و تابیدن انوار معارف حقه است.[۲۱]
مقصود از خطاب ها، امر و نهی های قرآن خود ما هستیم
قارى قرآن در هنگام قرائت قرآن بايد متوجه باشد كه مقصود از خطابها در اين كتاب، او است، و هر گاه آيهاى تلاوت نمود كه مشتمل بر امر و يا نهيى است بايد بداند كه او است كه از طرف خدا به انجام آن امر مأمور شده و يا از آن كار باز داشته شده است. چرا که قرآن برای هدایت همه امت نازل گشته است.[۲۲]
تقرب به کسب رضایت پروردگار
امام علی علیه السلام می فرماید: إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ أَبْصَارَهُمْ وَ اقْشَعَرَّتْ مِنْهَا جُلُودُهُمْ وَ وَجِلَتْ مِنْهَا قُلُوبُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ صَهِيلَ جَهَنَّمَ وَ زَفِيرَهَا وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ. و آنگاه كه بآيهاى رسند كه تخويف و تهديدى در آن هست گوش دل بآن فرا ميدهند بدانسان كه گويا صداى شعلههاى آتش دوزخ در گوشهاى آنها است.[۲۳]
اگر حالش چنين بود و نفسش را در همه اعمال مقصر ديد، اين رويه سبب قرب و نزديكى او به رضايت و خشنودى پروردگارش مىشود.
پس آن كس كه در حال قرب و نزديكى خود را دور ببيند ذات اقدس حق بر او لطف نموده و او را خائف و بيمناك سازد و بدينوسيله بدرجۀ بالاترى از قرب و نزديكى دست مىيابد، و آن كس كه در بعد و دورى از خداوند خود را نزديك باو تصور نمايد همين امنيت خاطر، سبب فريب او گشته و او را دورتر مىسازد.[۲۴]
ترقی یافتن به بالاترین درجه قرائت
و ترقى عبارت از اينست كه در قرائت قرآن مدام در حال ترقى و بالا رفتن باشد تا بدانجا كه كلام را از خود ذات اقدس حق بشنود چنانكه در روايتى كه از امام صادق عليه السّلام بيان داشتيم شنيدى كه حضرت فرمود: آنقدر آن آيه را تكرار نمودم كه آن آيه را از گويندهاش شنيدم، زيرا درجات قرائت مختلف است كه پائينترين آن سه درجه است و پائينترين آن نيز اينست كه قارى قرآن چنين تصور كند كه در پيشگاه خداوند متعال ايستاده و قرآن را بر او قرائت ميكند در حالى كه ذات اقدس حق باو مينگرد و از او مىشنود، در اين صورت خواه ناخواه سؤال، و تمايل و زارى، و درخواست در او پيدا خواهد شد. مرتبۀ بالاتر از اين، اينست كه بقلبش مشاهده كند كه خدا با او سخن مىگويد و با كلامش با او مناجات ميكند، كه اين مرتبه از قرائت، گوش فرا دادن، و فهم، و تعظيم، و حياء، و هيبت، و رجاء را سبب مىشود.[۲۵]
دوری از ریا
قاری قرآن بایستی همه اعمالش علی الخصوص تلاوت آیات قرآن او عاری از ریا باشد. چرا که ريا كه عبارت است از انجام اعمال خير و پسنديده به منظور كسب اعتبار و منزلت در نزد مردم، عملى مذموم، بلكه از گناهان كبيره و مهلكات عظيمه است. و از طرف ديگر، تلاوت قرآن از اعمال پرفضيلت و داراى ثواب بسيار است. لذا قرائت قرآن، همراه با ريا و خودنمايى، ظلم به نفس و باطل كردن اجر عمل است و مذموميت آن غير قابل انكار است.[۲۶] مگر آنکه قاری قرآن به این نیت قرآن را تلاوت کند كه ديگران بفهمند كه قرائت قرآن بلد است يا صداى خوبى دارد، لذا این نوع قرائت رياى محرّم نيست، و مانعى ندارد، و الله العالم.[۲۷]
ادا نمودن حق تلاوت
امام صادق(ع) در ذیل حدیثی به تفسیر این قسمت از آیه پرداخته است: «منظور از «يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ»[۲۸] اين است كه آيات آن را بخوانند و حقايق آن را درک كنند و به احكام آن عمل نمايند، به وعدههاى آن اميدوار، و از وعيدهاى آن ترسان باشند، از داستانهاى آن عبرت گيرند، به اوامرش گردن نهند و نواهى آن را بپذيرند، به خدا سوگند منظور حفظ كردن آيات و خواندن حروف و تلاوت سورهها و ياد گرفتن اعشار و اخماس[۲۹] آن نيست، آنها حروف قرآن را حفظ كردند، اما حدود آن را ضايع ساختند، منظور تنها اين است كه در آيات قرآن بينديشند و به احكامش عمل كنند، چنانكه خداوند مىفرمايد: «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ[۳۰]».[۳۱]
به طور خلاصه؛ تلاوت به گونهای که حق قرآن باشد تنها در قرائت و خواندن نیست، بلکه باید با پیروی عملی نیز همراه باشد.[۳۲]
در حدیث دیگری، امام صادق(ع) فرمود منظور از «يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ» این است که وقتی اسم بهشت و جهنم میآید، انسان لحظهای درنگ کند و در مواجهه با اسم بهشت آنرا از خداوند طلب کند و با رسیدن به کلمه جهنم، به خدا پناه ببرد».[۳۳]
برای آگاهی بیشتر پاسخ های زیر را مطالعه فرمایید:
نمایه: لمس خطوط قرآن و اسماء متبرکه بدون وضو، پاسخ شماره ۳۱٫
نمایه: قسم خوردن به قرآن و عمل نکردن به آن، پاسخ شماره ۴٫
نمایه: حاجت روا شدن با قرائت قرآن کریم، پاسخ شماره ۱۴۷٫
[۱] . بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۱۳٫
[۲] – سوره واقعه، آیه ۵۶: لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ.
[۳] . سوره بقره، آیه ۲٫
[۴] . تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۲۶۸٫
[۵]-نحل،۹۸، فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ
[۶] . سوره نحل، آیه ۹۹٫
[۷] . تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۳۹۶-۳۹۷٫
[۸] . بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۰۲٫
[۹] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) بَيِّنْهُ تِبْيَاناً وَ لَا تَهُذَّهُ هَذَّ الشِّعْرِ وَ لَا تَنْثُرْهُ نَثْرَ الرَّمْلِ وَ لَكِنْ أَفْزِعُوا قُلُوبَكُمُ الْقَاسِيَةَ وَ لَا يَكُنْ هَمُّ أَحَدِكُمْ آخِرَ السُّورَةِ”. کلینی، کافی، ج ۲، ص ۶۱۴، ح ۱، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ش.
[۱۰] . تفسیر احسن الحدیث، ج ۱۱، ص ۴۰۰٫
[۱۱] . كنز العرفان في فقه القرآن – ترجمه، ج۱، ص: ۱۳۹٫
[۱۲] . أسرار الصلاة (ملكى تبريزى)، ص ۳۲۸-۳۲۹٫
[۱۳]. «إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَإِذَا قَرَأْتُمُوهُ فَابْكُوا فَإِنْ لَمْ تَبْكُوا فَتَبَاكَوْا»؛ شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص ۴۹، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بیتا؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۸۹، ص ۱۹۱، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
[۱۴]. «إنّ أحْسَنُ النَّاسِ قِرَاءَةً مَنْ قَرَأ القُرْآنَ يَتَحَزَّنُ فیه»؛ قادری هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، محقق: بکری حیانی، صفوة السقا، ج ۱، ص ۶۰۲، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ پنجم، ۱۴۰۱ق.
[۱۵]. «إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۶۱۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۱۶]. «وَ كَانَ إِذَا قَرَأَ يَحْزَنُ وَ يَبْكِي وَ يُبْكِي السَّامِعِين»؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج ۲، ص ۲۳۰، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.
[۱۷] . سوره واقعه، آیات ۶۸-۶۹٫
[۱۸] . أسرار الصلاة (ملكى تبريزى)، ص ۳۳۰٫
[۱۹] . سوره سوره محمد، آیه ۲۴٫
[۲۰] . جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۲ و ۳۷۲٫
[۲۱] . جامع السعادات، ج ۳، ص ۳۷۴٫
[۲۲] . همان، ص ۳۳۴٫
[۲۳] . صفات الشیعه، ص ۲۱؛ امالی، شیخ صدوق، النص، ص ۵۷۱؛ تحف العقول، النص، ص ۱۵۹٫
[۲۴] . أسرار الصلاة (ملكى تبريزى)، ص: ۳۳۷٫
[۲۵] . همان، ص ۳۳۷-۳۳۸٫
[۲۶] . جامع المسائل (فاضل)، ج ۱، ص ۵۹۱٫
[۲۷] . توضیح المسائل (محشی – امام خمینی)، ج ۱، ص ۵۳۲؛ استفتاءات جدید تبریزی، ج ۱، ص ۴۴۳؛ استفتاءات جدید مکارم، ج ۲، ص ۱۰۵٫
[۲۸] . سوره بقره، آیه ۱۲۱٫
[۲۹]. منظور از” اعشار” و” اخماس” تقسيماتى است كه در قرآن مىشود مانند تقسيم به سى جزء و يا هر جزء به چهار حزب و امثال آن است.
[۳۰]. صاد، ۲۹: «كتابى مبارک است كه آن را بر تو نازل كردهايم، تا در آياتش بينديشند».
[۳۱]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج ۱، ص ۷۸ – ۷۹، الشریف الرضی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
[۳۲]. ر.ک: فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۴، ص ۳۰، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
[۳۳]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ۲، ص ۴۴۱، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.