سؤال ۲۱۸: لطفا خلاصه ای از زندگی نامه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و نقش حضرت عیسی (ع) در ظهور آن حضرت را بیان فرمایید؟
پاسخ ۲۱۸: امام مهدی(عج) در سال ۲۵۵ قمری در خانه پدرش[۱] در سامراء متولد شد. نام پدر آنحضرت، امام حسن عسکری(ع) و نام مادرش نرجس، یا حکیمه (دختر یشوعا، پسر قیصر روم که مادرش از اولاد حواریّون و نسبش به شمعون وصیّ حضرت عیسی میرسد)، سوسن، صقیل یا صیقل، حدیثه، حکیمه، ملیکه، ریحانه و خمط بود.[۲] منابع تاریخی و روایی تصریح دارند که امام عسکری(ع) فقط یک فرزند داشت که نامش مهدی(عج) است.[۳]
گزارشهای اهل سنت
در میان دانشمندان اهل سنت، برخی ولادت امام زمان را گزارش کرده؛ اما در مورد موعود بودن او سکوت کردهاند، مثل ابناثیر (م ۶۳۰ق) در کتاب الکامل فی التاریخ،[۴] ابنخلکان (م ۶۸۱ق) در کتاب وفیات الاعیان[۵] و ذهبی (م ۷۴۸ق) در کتاب العبر. برخی دیگر علاوه بر گزارش کردن ولادت، به موعود بودن او نیز تصریح کردهاند، مثل ابنطلحه شافعی (م ۶۵۲ق) در مطالب السؤول[۶] و ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵ق) در الفصول المهمه.[۷]
نام، کنیهها و القاب
در احادیث شیعه، برای امام دوازدهم نامهایی همچون محمد، احمد و عبدالله ذکر شده است. با این همه او در میان شیعیان بیشتر با مهدی شناخته میشود که از لقبهای اوست. بر اساس احادیث متعدد، او همنام پیامبر اسلام است. در برخی احادیث و منابع مکتوب شیعه مانند الکافی و کمال الدین، نام او با حروف جدا و به صورت «م ح م د» آمده است. این جدانویسی به سبب احادیث متعددی است که بردن نامِ او را ممنوع دانستهاند.[۸]
چهره ظاهری امام زمان(عج)
امام زمان(عج) بعد از شهادت پدرشان هنگامی که برای نماز بر پیکر پاک پدر حاضر شدند، مردم حضرتشان را دیدند که طفلی گندمگون، با موهای مجعد و دندانهای فاصلهدار بودند[۹]. در برخی نقلها پیامبر اسلام(ص)، امام مهدی (عج) را شبیهترین فرد به خود توصیف کرده است.[۱۰] امام حسن عسکری(ع)هم چهره و اخلاق او را شبیهترین به پیامبر دانسته.[۱۱] از امام علی(ع)نقل است: هنگامی كه مهدی (عج) قیام میكند، سن او بین سی تا چهل سال خواهد بود.[۱۲]
جعفر کذاب
جعفر بن محمد، عموی امام زمان پس از درگذشت امام حسن عسکری، مدعی امامت شد و به همین دلیل جعفر کذاب خوانده میشود. منابع روایی، او را اهل فسق و فجور و گناهان بزرگ دانستهاند. او علاوه بر ادعای امامت و انکار وارث امام عسکری(ع)، دولتمردان وقت را بر ضد امام دوازدهم تحریک کرد[۱۳] بر اساس برخی منابع، او تا پایان زندگی بر ادعای خود باقی ماند و خود را امام میدانست. برخی دیگر از منابع نوشتهاند که او از ادعای خود دست برداشت و توبه کرد و شیعیان به جای جعفر کذاب، او را جعفر تائب میخواندند. جعفر کذاب در ۴۵ سالگی در سامرا درگذشت.[۱۴]
همسر و فرزند
بنابر تحقیق کتاب دانشنامه امام مهدی از حوالی دهه ۱۳۵۰ شمسی بحثی جدید مطرح شده است که آیا در زمان غیبت و حتی زمان ظهور، امام زمان(عج) همسر و فرزند دارند یا خیر. سه نظر پیرامون این ماجرا وجود دارد. موافقانی مثل سید محمد صدر عمدتا به تعدادی از روایات و ادعیه استناد میکنند که در آنها به فرزندان و همسر امام زمان(عج) اشاره میشود.
مخالفان ازدواج امام زمان(عج) میگویند کسی که ازدواج میکند نمیتواند ناشناخته باقی بماند در حالیکه غیبت امام برای ناشناخته بودن ایشان است. همچنین به روایاتی استناد میکنند که صراحتاامام عصر(عج) را در زمان غیبت و ظهور، بدون فرزند معرفی میکند.
گروه دیگری مانند سید جعفر مرتضی عاملی این قضیه را محل شک و تردید میدانند و ترجیح میدهند که در این مورد سکوت کنند.[۱۵]
محل زندگی
امام مهدی(ع) از هنگام تولد تا آغاز غیبت صغری در زادگاهش سامرا زندگی میکرد. در این دوران، سرداب، محل عبادت و زندگی وی بوده است. بنابر گزارشهایی، بارها در زمان حیات پدرش در این مکان دیده شده است.[۱۶] برخی محققان معتقدند او در سالهای پایانی عمر پدرش به همراه او در مراسم حج شرکت کرد و سپس در مدینه مخفی شد. این نظریه با منابع تاریخی شیعه چندان سازگار نیست.[۱۷]
محل زندگی در دوران غیبت
برخی روایات به نامعلوم بودن محل زندگی امام زمان (عج) در دوران غیبت اشاره دارند. با این حال در روایات دیگر از مکانهایی مانند ذی طوی[۱۸] کوه رضوی، و طیبه(مدینه)[۱۹] به عنوان محل زندگی امام زمان(ع) در دوران غیبت یاد شده است. از آنجا که در دوران غیبت صغری نواب اربعه با او در ارتباط بودهاند، میتوان گفت حداقل بخشی از این غیبت را در عراق گذرانده است. برخی منابع بر اساس داستانی، جزیره خضراء را محل زندگی امام زمان در دوران غیبت کبری معرفی کردهاند[۲۰] که از سوی برخی عالمان شیعی مورد تردید جدی قرار گرفته و آثاری در نقد آن نگاشته شده است.
ابن قیم جوزی و ابن خلدون، به شیعه نسبت میدهند که شیعیان معتقدند که امام زمان(ع) در دوران غیبت در سرداب زندگی میکند و از همان جا ظهور خواهد کرد.[۲۱] ولی در کتابهای شیعه چنین اعتقادی دیده نمیشود و نزد آنان تقدّس این مکان به جهت محل زندگی و عبادت امام در دوران حیات پدرش است.
محل ظهور، قیام، حکومت و زندگی (پس از ظهور)
درباره محل ظهور امام زمان (عج) اطلاع دقیقی در دست نیست. او بر پایه روایتی، در منطقه ذی طوی ظهور میکند. سپس با ۳۱۳ نفر از یارانش به مکه میرود، به حجر الاسود تکیه میدهد و پرچم خود را به اهتزاز درمیآورد.[۲۲] بر اساس این روایت و روایات دیگر[۲۳] آغاز قیام امام زمان(ع) از مسجدالحرام است و یاران او بین رکن و مقام با او بیعت میکنند.[۲۴] در برخی روایات از تهامه به عنوان نقطه آغاز قیام امام زمان(ع) یاد شده است[۲۵] به مکه که جزئی از این سرزمین است نیز تهامه گفته میشود. در برخی روایات، کرعه،[۲۶] محل خروج امام زمان(ع) معرفی شده است که احتمالا حاصل خلط شدن با قیام یمانی از یمن است.،[۲۷] محمد قرطبی از نویسندگان اهل سنت، مغرب اقصی[۲۸] و قاضی نعمان مغربی، مغرب[۲۹] را محل خروج ذکر کردهاند که با روایات شیعه مبنی بر آغاز قیام امام دوازدهم از مکه سازگار نیست و احتمال خلط آن با مکان خروج سفیانی وجود دارد.[۳۰] برخی روایات، شهر کوفه را مرکز حکومت[۳۱] مسجد کوفه را محل قضاوت.[۳۲] و مسجد سهله را محل زندگی[۳۳] و تقسیم بیت المال[۳۴] توسط حضرت پس از قیام ذکر کردهاند.
مکانهای منسوب به امام زمان
مکانهایی به امام مهدی(ع) منسوب شده و گفته شده است که شیعیان در دوران غیبت کبری برای ارتباط با وی در این مکانها حاضر میشوند:
سرداب غیبت: محل عبادت امام هادی(ع)، امام عسکری(ع) و امام زمان(ع).
مسجد جمکران: در نزدیکی روستای جمکران در قم، که بنابر قول معروف، به دستور امام زمان (عج) توسط حسن بن مثله جمکرانی ساخته شده است.
مسجد سهله: مقامی در این مسجد، منسوب به امام زمان(ع) است که در قسمت میانی مسجد و در بین مقامهای امام سجاد(ع) و حضرت یونس قرار دارد. برخی روایات محل زندگی امام زمان(ع) را پس از ظهور، این مکان معرفی کردهاند.[۹۷]
ذی طوی: نام منطقهای در مکه است که در داخل حرم قرار دارد و طبق برخی روایات، حضرت مهدی(ع) در آنجا زندگی میکند. در برخی روایات، محل ظهور و مرکز تجمع یاران وی نیز همین منطقه یاد شده است. بر اساس روایتی، پیش از آنکه امام دوازدهم قیام خود را از کنار کعبه آغاز کند، در این مکان منتظر ۳۱۳ یار خود است.[۳۵]
کوه رضوی: برخی روایات، محل زندگی امام زمان(ع) را در دوران غیبت، کوه رضوی ذکر میکند.[۳۶] رضوی از کوههای تهامه در میان مکه و مدینه است.
وادی السلام: مقام امام زمان در این قبرستان، گنبد و بارگاهی دارد که در سال ۱۳۱۰ق توسط سید محمدخان پادشاه سند ساخته شده است. ساختمان قبلی توسط سید بحرالعلوم (متوفای ۱۲۱۲ق) تجدید بنا شده بود. در محراب مقام حضرت مهدی(ع)، سنگی موجود است که زیارتنامهای بر آن حک شده است. تاریخ کندهکاری این سنگ، نهم شعبان ۱۲۰۰ق است.
جزیره خضراء: مکانی منسوب به امام زمان (عج) که بنابر برخی روایات، فرزندان امام زمان(ع) در آنجا زندگی میکنند. داستان این جزیره در برخی منابع آمده است و دو دیدگاه درباره آن وجود دارد؛ برخی آن را پذیرفته و برخی دیگر افسانه دانستهاند و آثاری در نقد آن نگاشتهاند.
طیبه: از مکانهایی که بنابر برخی روایات، محل زندگی امام زمان در دوران غیبت است. گفته شده است مراد از آن مدینه است.[۳۷]
غیبت صغری
در اینکه غیبت صغری از چه زمانی آغاز شده، اختلافاتی وجود دارد. برخی معتقدند این غیبت با تولد امام زمان در سال ۲۵۵ هجری قمری شروع شده که بر این اساس مدت آن ۷۴ سال بوده، و برخی دیگر بر این عقیدهاند که آغاز آن از روز شهادت امام حسن عسکری در سال ۲۶۰ قمری بوده که در این صورت طول آن ۶۹ سال میشود.
شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ق) در کتاب الارشاد،[۳۸] و طبرسی (متوفای ۵۴۸ق) در کتاب اعلام الوری[۳۹] و برخی دیگر از فقیهان و محدّثان بزرگ شیعه و همچنین بسیاری از تاریخنگاران، قول اول را پذیرفته و مدّت غیبت صغری را ۷۴ سال ذکر کرده است.
در طول غیبت صغری، امام مهدی از طریق نایبان خاص خود با شیعیان در ارتباط بود و امور آنان را حلّ و فصل میکرد. این امور، علاوه بر مسائل عقیدتی و فقهی، شامل مسائل مالی نیز میشد.
نُوّاب اَربَعه
نُوّاب اَربَعه، به چهار نماینده یا نایب خاص امام مهدی (ع) در دوران غیبت صغری گفته میشود که رابط میان شیعیان و امام بودند: عثمان بن سعید (درگذشت قبل از ۲۶۷ق)، محمد بن عثمان (درگذشت ۳۰۵ق)، حسین بن روح (درگذشت ۳۲۶ق) و علی بن محمد سمری (درگذشت ۳۲۹ق). فعالیت نایبان خاص امام زمان از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ق (تقریباً ۷۰ سال) یعنی در دوران غیبت صغری بود.
غیبت کبری
امام مهدی(ع) از آغاز امامت خود در سال ۲۶۰ ه.ق ارتباط خود با شیعیان را محدود به ارتباط از طریق نمایندگان خاص خود کرده بود. آخرین نائب خاص، علی بن محمد سمری بود که در پانزدهم شعبان ۳۲۹/ پانزدهم ماه مه ۹۴۱ درگذشت. یک هفته قبل از درگذشت او، توقیعی از سوی امام خطاب به وی صادر شد:
«ای علی بن محمد سمری!… تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد. پس کارهایت را تمام کن و به هیچکس به عنوان جانشین خویش وصیت نکن زیرا اکنون غیبت دوم آغاز شده است، و ظهوری نخواهد بود تا زمانی که خداوند اجازه فرماید…[۴۰]
پس از درگذشت سمری ارتباط از طریق نواب خاصه نیز خاتمه یافت و غیبت وارد مرحلهای جدید شد. این دوره از غیبت در منابع متأخر، غیبت کبری نامیده شده است. اکثر منابع شیعی سال وفات نایب چهارم را سال ۳۲۹ه.ق. میدانند، ولی شیخ صدوق و فضل بن حسن طبرسی آن را در سال ۳۱۸ه.ق. ثبت کردهاند.[۴۱]
فلسفه غیبت امام مهدی(عج)
منظور از غیبت امام دوازدهم(عج) پنهان شدن آنحضرت در غار و زندگی دور از مردم نیست، بلكه آنحضرت در بین مردم زندگی و رفت و آمد میکنند، و مانند دیگر افراد جامعه، یک زندگى عادى دارند، حضرت مردم را میبینند و آنها را میشناسند مردم نیز حضرت را میبینند، اما ایشان را نمیشناسند و نمیدانند که ایشان همان حضرت مهدی موعود(عج) هستند تا وقتی که زمان ظهور فرا برسد و ایشان خود را به عنوان امام و پیشواى شیعیان جهان، به مردم معرّفى خواهند كرد؛ زیرا امر غیبت و ظهور حضرت مهدی به اراده و فرمان الهی است و هر گاه خدای تعالی اراده فرماید واقع خواهد شد.
امام زمان(عج) در زمان غیبت مانند خورشید پشت ابر است که مردم از برکات و هدایتهای پنهان و آشکار امام زمان(عج) بهرهمند هستند.
دوازده امام در کلام پیامبر (ص)
از آنجا که امامت مقام و منصبی است الهی، تعیین شخص امام و تعداد امامان در دست خداوند است، و تنها راه آگاهی ما از آن، سخنان رسول گرامی اسلام (ص) است. پیامبر اکرم (ص) در موارد متعددی اشخاص و تعداد امامان را بیان کردند. از جمله آن روایتی است که بزرگان اهل سنت آن را نقل کردند، که پیامبر(ص) فرمودند: کار اسلام پایان نمی پذیرد تا این که دوازده جانشین بیایند.[۴۲] همچنین شیعیان و اهل سنت نقل کرده اند که، در هنگامی که پیامبراکرم(ص) امیرالمؤمنین علی(ع) را در غدیر برای امامت نصب نمودند و پس از نزول آیه اکمال[۴۳] خلیفه اول و دوم از جا برخاستند و از رسول خدا پرسیدند آیا این ولایت و وصایت بعد از شما مخصوص علی است؟ آن حضرت فرمودند: مخصوص علی و اوصیای من است، تا روز قیامت. پرسیدند اوصیاء شما چه کسانی هستند؟ فرمودند: علی برادر، وزیر و وارث و وصی و خلیفه من است در امتم و صاحب اختیار هر مؤمنیست بعد از من، فرزندم حسن و پس از او فرزندم حسین و پس از او نه نفر از فرزندان حسین هستند که یکی یکی بعد از هم می آیند.[۴۴]
طولانی بودن عمر امام زمان (عج)
مسئلۀ طول عمر، از شاخههاي مسئلۀ “حيات” است. حقيقت و ماهيت حيات بر بشر مجهول است و شايد بشر، هيچ گاه از اين راز سر در نياورد. اگر پيري را عارض بر حيات بدانيم و يا آن را قانون طبيعي بشناسيم كه بر بافت و اندام موجود زنده، عارض می شود، و به مرور زمان، موجود زنده را به مرحلۀ فرسودگي و مرگ ميرساند، معنايش اين نيست كه اين پديده، قابل انعطاف پذيري و در نتيجه تأخير نباشد. بر همين اساس دانش بشري، گامهاي مؤثري دربارۀ درمان پيري برداشته است. در اواخر قرن نوزدهم بر اثر پيشرفتهاي علمي، اميد به زندگي طولاني تر رونق بيشتري يافت و شايد در آينده نه چندان دور اين رؤياي شيرين به واقعيت بپيوندد. درباره عمر طولاني مهدي موعود (عج) هيچ گونه شگفتي باقي نمانده و امكان علمي و نظري آن جاي ترديد ندارد. حضرت حجت با دانش خدادادي و با استفاده از روشهاي طبيعي و علمي ميتواند مدتي دراز در دنيا بماند و آثار فرسودگي و پيري در او پديدار نگردد.
از سوي ديگر اگر مسئلۀ كوتاهي عمر را قانون عمومي يا غالبي بدانيم، وجود استثناها در هر امري، از جمله امور طبيعي اين عالم، مسئلهاي روشن و انكار ناپذير است. نظیر گياهان، درختان و جانداراني كه در دامن طبيعت از سابقهاي كهن و عمري طولاني برخوردارند. حال چه استبعادي دارد كه در عالم انساني هم براي نگه داري حجت خدا به عنوان ذخيره و پشتوانۀ اجراي عدالت و نفي و طرد ظلم و ظالمان، قایل به استثنا شويم و او را موجودي فراتر از عوامل طبيعي و اسباب و علل ظاهري بدانيم كه قوانين طبيعت در برابرش انعطاف پذيري دارند و او بر آنها برتري دارد؟ اين امري ممكن است، گرچه عادي و معمولي نباشد. به گفتۀ علامه طباطبائي “نوع زندگي امام غایب را به طريق خرق عادت ميتوان پذيرفت. البته خرق عادت غير از محال است و از راه علم هرگز نميتوان خرق عادت را نفي كرد؛ زيرا هرگز نميتوان اثبات كرد كه اسباب و عواملي كه در جهان كار ميكنند، تنها همانها هستند كه ما آنها را ديدهايم و ميشناسيم و ديگر اسبابي كه ما از آنها خبر نداريم يا آثار و اعمال آنها را نديدهايم يا نفهميدهايم، وجود ندارد. از اين رو ممكن است در فردي يا افرادي از بشر اسباب و عوامل به وجود آيد كه عمري بسيار طولاني، هزار يا چندين هزار ساله براي ايشان تأمين نمايد.[۴۵]
از سوي ديگر معمرين زيادي در تاريخ وجود داشتهاند كه مستندترين آنان، حضرت نوح (ع) است. قرآن تصريح ميكند كه ۹۵۰ سال فقط پيامبر بود.[۴۶] حتماً عمر وي بيشتر از اين بوده است. عمر طولاني حضرت خضر نيز مصداقي از آن است[۴۷]و [۴۸]. بر اين اساس ميتوان عمر طولاني حضرت را پذيرفت و هيچ گونه استبعادي از نظر عقلي ندارد.
جایگاه حضرت عیسی مسیح (ع) در آخرالزمان
جایگاه حضرت عیسی(ع) در قرآن و پس از آن در احادیث نبوی و روایات معصومین(ع) جایگاهی یگانه دارد[۴۹] و موضوع بازگشت عیسی(ع) در آخرالزمان در برخی از منابع روایی تحت عنوان «أَشْرَاطِ السَّاعَة» گنجانده شده است؛ یعنی یکی از علائم یا نشانههای فرا رسیدن «ساعة» یا قیامت، نزول عیسی(ع) از آسمان است که با نشانههای دیگری همچون ظهور مهدی(عج) و خروج دجال همراه است.[۵۰]
باور به نزول عیسی(ع) در آخرالزمان به ادعای بسیاری از محدّثان مسلمان، باوری غیر اختلافی میان فرقههای مسلمان و مبتنی بر احادیث و روایات متواتر است. جلال الدین سیوطی از قول محمد سجزی مینویسد: «اخبار مربوط به آمدن مهدی … . اینکه عیسی با او خروج میکند و … به تواتر رسیده است»[۵۱].
نقش حضرت عیسی (ع) در زمان ظهور امام زمان (عج)
طبق روايات وارده پس از ظهور حضرت حجت (عج) حضرت عيسی (ع) به اذن خداوند به زمين نزول خواهد كرد و در حضور همگان به عنوان يكی از ياران حضرت قائم (عج) پشت سر او به نماز خواهد ايستاد.[۵۲] چنان كه در روايتی از پيامبر اكرم (ص) آمده است: “سوگند به آن كسی كه مرا مژده آور راستين قرار داد، اگر از عمر جهان، جز يك روز نمانده باشد، خداوند همان يك روز را آن قدر طولانی می كند، تا فرزندم مهدی خروج كند. پس از خروج او، عيسای روح الله فرود می آيد و در پشت سر وی نماز می گزارد، آن گاه زمين با فروغ پروردگار خويش روشن می شود و حكومت مهدی به شرق و غرب گيتی می رسد”[۵۳].
پایان عمر امام
امام زمان پس از قیام در آخرالزمان، حکومت خواهد کرد. مدت حکومت در روایات میان هفت تا ۳۰۳ سال ذکر شده است. در روایات اهل سنت، مدت هفت سال شهرت دارد[۵۴] و در روایت شیعه، بیش از ده سال. برخی روایات شیعه، طول حکومت را هفت سال دانستهاند، اما هر سال معادل ده[۵۵] یا بیست سال[۵۶] به طول میانجامد. در برخی روایات، طول حکومت، به مشیت الهی گره خورده و مبهم است. قول مشهور در نزد شیعیان، ۱۹ سال است.[۵۷]
درباره چگونگی شهادت یا وفات امام زمان، روایتی نقل نشده است.[۵۸] برخی از علما با توجه به قول مشهور شهادت همه امامان بر اساس روایت «ما منّا الا مقتول او مسموم»[۵۹] قائل به شهادت امام در پایان حکومت هستند. تنها یک نقلِ غیرروایی از نحوه شهادت امام خبر میدهد. در این نقل، امام مهدی پس از هفتاد سال حکومت، به دست زنی ریشدار به نام سعیده به شهادت میرسد. اگرچه الزام الناصب،[۶۰] این نقل را در میان اتفاقات پس از ظهور ذکر میکند و آنگاه این مجموعه نقل را برداشت از روایات میداند، اما چنین روایتی در میان روایات یافت نشده است.[۶۱]
بنا به اعتقاد امامیه، پس از پایان عمر امام زمان، رجعت رخ خواهد داد. امام حسین(ع) اولین کسی است که رجعت خواهد کرد. امام حسین(ع) بر امام مهدی نماز خواهد گزارد و او را غسل و کفن خواهد کرد.[۶۲]
برای آگاهی بیشتر پاسخ های زیر را مطالعه فرمایید:
نمایه: فضیلت و اعمال شب نیمه شعبان در مفاتیح الجنان، پاسخ شماره ۷٫
نمایه: آداب، اعمال و فضیلت ماه شعبان المعظم، پاسخ شماره ۲۱۵٫
نمایه: امام زمان عج و دانستن وقت ظهور، پاسخ شماره ۸۵٫
نمایه: نقش حضرت عیسی (ع) در زمان ظهور امام زمان (عج)، پاسخ شماره ۹۵٫
[۱] . صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، باب ۴۲، ح۱. طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۸.
[۲] . خدامراد سلیمیان، فرهنگنامه مهدویت، ص۳۷۱.
[۳]. انصارى زنجانى خوئینى، اسماعیل، الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء (ع)، ج ۷، ص ۱۲۱، قم، دلیل ما، ۱۴۲۸ق.
[۴] . ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۷۴.
[۵] . ابن خلکان، وفیات الاعیان، الشریف الرضی، ج۴، ص۱۷۶.
[۶] . شافعی، مطالب السؤول، ج۲، ص۷۹، باب ۱۲.
[۷] . مالکی، الفصول المهمه، ص۴۵۱.
[۸] . محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص ۲۸۳-۲۹۱-۲۹۷-۲۹۸-۳۰۵٫
[۹]. قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۰۲، قم، مؤسسه امام مهدى(عج)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
[۱۰] . صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۴۰۵ق٬ ج۱، باب۲۵، ص۵۳۴و۵۳۵،ح۱؛ شافعی، عقدالدرر، ص۴۵و۵۵.
[۱۱] . صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۴۰۵ق٬ ج۲، باب۳۸، ص۱۱۸، ح۷.
[۱۲] . شوشتری٬ احقاق الحق، ۱۳۷۷ق٬ ج۱۹، ص۶۵۴.
[۱۳] . سید محمد صدر، پژوهشی در زندگی امام مهدی، ص۲۴۷.
[۱۴] . سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ج۴، ص۱۶۵.
[۱۵] . محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج) جلد سوم ص۴۵ و سلیمیان، خدامراد، فرهنگ نامه مهدویت، نشر بنیاد فرهنگی مهدی موعودعج ص۴۷۹.
[۱۶] . صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۰۷.
[۱۷] . سلیمیان، درسنامه مهدویت، ص۱۴۵-۱۴۶.
[۱۸] . نعمانی، الغیبه، تهران، ۱۳۹۷ق، ص۱۸۲.
[۱۹] . طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص ۱۶۲-۱۶۳٫
[۲۰] . مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۵۹-۱۶۰.
[۲۱] . ابن قیم، المنار المنیف، ۱۳۹۰ق، ص۱۵۳-۱۵۲؛ ابن خلدون، مقدمه، دمشق، ۱۴۲۸، ص۲۰۷-۲۰۸.
[۲۲] . نعمانی، الغیبه، تهران، ۱۳۹۷ق، ص ۳۱۵٫
[۲۳] . همان، ص۳۱۳.
[۲۴] . صدر، تاریخ مابعد الظهور، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۲۱۲-۲۲۴.
[۲۵] . صدوق، عیون اخبار عن الرضا، ج۱، ص۶۳.
[۲۶] . سید ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص۲۷۸.
[۲۷] . ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۱۹۹.
[۲۸] . قرطبی، التذکره، قاهره، ۱۴۱۶، ص۶۱۰.
[۲۹] . قاضی نعمان مغربی، ج۳، جزء، ۱۴، ص۳۶۴-۳۶۵.
[۳۰] . ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۱۹۹.
[۳۱] . مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۱.
[۳۲] . بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۱.
[۳۳] . کلینی، الکافی، تهران، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۹۵؛ مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۳۱۸؛ ابن مشهدی، المزار الکبیر، ص۱۳۴؛ مفید، الارشاد، قم، ۱۴۱۳، ج۳، ص۳۸۰.
[۳۴] . مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۱.
[۳۵] . نعمانی، الغیبه، تهران، ۱۳۹۷ق، ص۱۸۲.
[۳۶] . طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۳.
[۳۷] . همان، ص۱۶۲.
[۳۸] . مفید، الإرشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۳۴۰.
[۳۹] . فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بإعلام الهدی، قم، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۵۹.
[۴۰] . کشف الغمه، ج۲، ص۵۳۰؛ احتجاج، ج۲، صص۵۵۵-۵۵۶؛ کمال الدین، ج۲، ص۵۱۶.
[۴۱] . صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۵۰۳، روایة ۳۲. طبرسی، اعلام الوری، ص۴۱۷.
[۴۲] . حَدَّثَنَا قُتَیْبَةُ بْنُ سَعِیدٍ حَدَّثَنَا جَرِیرٌ عَنْ حُصَیْنٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ سَمِعْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ ح و حَدَّثَنَا رِفَاعَةُ بْنُ الْهَیْثَمِ الْوَاسِطِیُّ وَاللَّفْظُ لَهُ حَدَّثَنَا خَالِدٌ یَعْنِی ابْنَ عَبْدِ اللَّهِ الطَّحَّانَ عَنْ حُصَیْنٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ دَخَلْتُ مَعَ أَبِی عَلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَنْقَضِی حَتَّى یَمْضِیَ فِیهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً قَالَ ثُمَّ تَکَلَّمَ بِکَلَامٍ خَفِیَ عَلَیَّ قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِی مَا قَالَ قَالَ کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ. این روایت در کتاب های متعدد از جمله در صحیح مسلم، ج۹، صص۳۳۵، ۳۳۳ و ۳۳۷؛ سنن ابی داود، ج۱۱، صص۳۵۱ و ۳۵۲؛ مسند احمد، ج۴۲، ص۳۰۹؛ مصنف ابن ابی شیبه، ج۷، ۴۹۲٫
[۴۳] . مائده، ۳٫
[۴۴] . غایة المرام، باب ۵۸، حدیث ۴٫ در حدیث دیگری نیز ذیل آیه ۱ از سوره نساء نام تک تک اوصیاء بعد از خود را ذکر کرده اند. غایة المرام، ج ۱۰، ص ۲۶۷؛ اثباة الهداة، ج ۸، ص ۱۳۳؛ بحار، ج ۳۶، ص ۲۶۰، ۲۹۸٫
[۴۵]. شيعه در اسلام، علامه طباطبائي، ص ۱۵۱
[۴۶]. عنكبوت،۱۴٫
[۴۷]. كمال الدين، ج ۲، ص ۳۸۵٫
[۴۸]. مجله حوزه، شماره ۷۱ – ۷۰، ويژه بقيه الله الاعظم (ع)، ص ۴۶ به بعد.
[۴۹]. ر.ک: آژیر، اسد الله، «جایگاه عیسی(ع) در آخر الزمان باوری و منجی باوری مسلمانان»، فصلنامه علمی- ترویجی دانشگاه قم، سال ششم، شماره دوم و سوم.
[۵۰]. دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج ۱، ص ۶۶، الشریف الرضی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
[۵۱]. سیوطی، جلال الدین، العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص ۱۷۶، المجمع العالمى للتقریب بین المذاهب الإسلامیة المعاونیة الثقافیة، مركز التحقیقات و الدراسات العلمیة، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
[۵۲] مقدس شافعی، عقدالدرر، ص۲۹۲٫
[۵۳] شيخ صدوق، كمال الدين، ص ۱۶۳، بنقل از در انتظار خورشيد ولايت، نوشته عبدالرحمن انصاری، انتشارات دفتر تبليغات اسلامی، سال ۱۳۷۳٫
[۵۴] . طبری، ۱۴۱۳، ص۴۶۹، ۴۸۰؛ ابن حنبل، بیتا، ج۳، ص۱۷؛ الدانی، ۱۴۱۶، ج۵، ۱۰۳۸، ح۵۵۳؛ موصلی، بیتا، ج۱۲، ص۱۹، ح ۶۶۵… برای دیدن روایات بیشتر رک: مصطفی ورمزیار، بررسی مدت حکومت امام زمان، فصلنامه پژوهشهای مهدوی، سال دوم، شماره ۶، پاییز ۱۳۹۲.
[۵۵] . مفید، ۱۴۱۴، ج۲، ص۳۸۱؛ ج۲، ص۳۸۵؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۴۷۴، ح۴۹۷.
[۵۶] . فتال نیشابوری، بیتا، ص۲۶۴.
[۵۷] . نعمانی، ۱۴۲۲، ص۳۵۳-۳۵۴، باب ۲۶، ح۱،۲،۳،۴.
[۵۸] . قزوینی، سیدمحمدکاظم، الامام المهدی من المهد الی اللحد، ص۶۳۸.
[۵۹] . مجلسی، بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۱۷.
[۶۰] . یزدی حائری، علی، الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب، ج۲، ص۱۳۹.
[۶۱] . قزوینی، سیدمحمدکاظم، الامام المهدی من المهد الی اللحد، ص۶۳۸.
[۶۲] . کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۵۰.