post

سؤال ۸۱: لطفا زمان ارتباط با خدا و شرایط استجابت قطعی دعا را بیان فرمایید؟ چرا گاهی اوقات دعاهایمان مستجاب نمی شود؟

پاسخ ۸۱: روح هر عبادتى ارتباط و قرب به خدا است و این با اموری همچون نماز، روزه، دعا، نیایش و راز و نياز در درگاه خداوند کریم میسر خواهد شد. ارتباط با خدا مشروط به زمان و مکان خاصی نیست، هر چند در بعضی از روایات زمان هایی برای دعا کردن همانند شب قدر، ماه مبارك رمضان، اعياد مذهبي، شب هاي دهه اول ذيحجه، شب و روز جمعه، در دل شب و به ويژه نزديكي هاي طلوع فجر، قبل از غروب خورشيد، هنگام وزيدن باد صبحگاهي، هنگام ريزش باران، هنگام شنيدن اذان، در سجده نماز، بعد از پايان نماز، هنگام شنيدن قرائت قرآن و به هنگام افطار روزه برای نزدیکتر شدن به هدف اجابت توصیه شده است.[۱]

اما آنچه در ارتباط با خدا مهم است، از صميم قلب و همراه با اخلاص بودن دعا است. اگر دعا تنها و تنها متوجه به خدا باشد و در آن شرك و ريایی وجود نداشته باشد، بدون شك، خداوند متعال دير يا زود آن را اجابت خواهد کرد[۲].

در این زمینه خداوند متعال می فرماید: “وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي‏ وَ لْيُؤْمِنُوا بي‏ لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون‏” من دعاى دعا كننده را به هنگامى كه مرا مى‏خواند اجابت مى‏كنم. بنابراين بايد بندگان من، دعوت مرا بپذيرند «فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي». و به من ايمان آورند «وَ لْيُؤْمِنُوا بِي». باشد كه راه خود را پيدا كنند و به مقصد برسند «لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ».[۳]

خداوند در آیه ی دیگری می فرماید: وَ قالَ رَبُّکمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ. [۴]

پروردگار شما گفته است مرا بخوانید تا(دعای) شما را اجابت کنم، کسانی که از عبادت من تکبر می ورزند به زودی با ذلت وارد دوزخ می شوند. خداوند متعال در این آیه نفرموده است که در زمان خاصی مرا بخوانید تا دعایتان را اجابت کنم.

استجابت دعا مشروط است

خداوند اجابت را مشروط نموده است به موردى كه به صلاح بنده بوده و خير دعاكننده در آن باشد، زيرا خداوند حكيم است و هرگز آنچه را كه باعث مصلحت و سعادت بندگان باشد، به خاطر خواسته‏هاى غير مفيد، ترك نمى‏كند. پس روشن شد كه بايد چنين وعده‏هايى را از جانب شخص حكيم، مشروط و منوط به مصلحت بدانيم.[۵]

در كتاب اصول كافى چهار معنا براى اجابت بيان شده كه عبارتند از:

  1. خداوند مطلوبِ دعاكننده را فوراً عطا مى‏كند.
  2. خداوند درخواست او را اجابت مى‏كند و مى‏پذيرد ولى به خاطر اينكه دوست دارد صداى او را بشنود، مطلوب او را تا مدتى تأخير مى‏اندازد.
  3. دعاى او را مى‏پذيرد و مستجاب مى‏كند ولى اثرش، پاك كردن و كفاره‏ى گناهان او قرار مى‏گيرد.
  4. دعايش را مى‏پذيرد و آن را، ذخيره و توشه قرار مى‏دهد براى آخرت.[۶]

شرایط استجابت قطعی دعا

در روايات مربوط به استجابت قطعى دعا تعابيرى به كار رفته است كه ذكر آن خالى از فائده نيست.

امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: “هميشه دعاها در پشت پرده است؛ يعنى نمى‏تواند آزادانه به پيشگاه الهى راه پيدا كند تا وقتى كه مشتمل بر درود بر پيغمبر باشد.[۷]

از امام صادق عليه السلام در روايت ديگرى نقل شده كه می فرماید: هر گاه كسى از شما خواست دعا كند ابتدا درود بر پيامبر بفرستد زيرا درود بر پيامبر مقبول الهى واقع مى‏شود و خداوند اين طور نيست كه بعضى از دعا را بپذيرد و بخش ديگر آن را رد كند.[۸]

و در روايت ديگر فرموده است: “علاوه بر آنكه در آغاز، صلوات بفرستد، در پايان دعا بر محمد و آل محمد صلى الله عليه وآله درود بفرستد”.[۹]

امام حسن مجتبى عليه السلام مى‏فرمايد: اگر كسى مواظب قلبش باشد تا وسوسه‏ها و خاطراتى كه مورد رضاى خدا نيست در آن خطور نكند، من ضامنم كه او مستجاب الدّعوة باشد.[۱۰]

امام صادق عليه السلام فرموده: “قطع اميد از غير خدا كنيد تا دلتان به هيچ قدرتى جز خدا تكيه نكند، آنگاه دعا كنيد، يقيناً آن مستجاب است”.[۱۱]

نيز روايت شده كه: مظلومى كه هيچ پناهگاهى جز خدا ندارد، دعاى او يقيناً مستجاب است.[۱۲]

بنابراين اگر دعا به زبان استعداد شد، دست رد به سينه‏ى سائل نمى‏خورد و دعايش پذيرفته خواهد شد. زيرا فاعل و كسى كه خواسته را، برآورده مى‏كند، تمام و فوق تمام است و فيض آن حضرت، كامل و فوق كمال است و اگر فيض، ظهور ندارد و افاضه نمى‏شود، از ناحيه‏ى نقصانِ استعداد است؛ پس اگر پذيرنده، استعداد پذيرش فيض را داشته باشد، فيض الهى از خزينه‏هايى كه پايان ندارد و كمبودى در آنها ايجاد نمى‏شود و از معادن فيضى كه غير متناهى است و نقصان‏پذير نيست، بر او افاضه خواهد شد.[۱۳]

از اين رو گفته شده كه امور به سه قسم است؛

اول، آن است كه بدون دعا مصلحت در عطاى آن خواهد بود، در اين صورت چه دعا كنند و چه نكنند، خداوند كرامت خواهد نمود.

دوم، آن است كه با دعا نيز مصلحت نمى‏باشد. در اين صورت دعا هم بكنند، عطا نخواهد كرد.

سوم، با دعا كردن مصلحت در عطاى آن است و بى دعا، مصلحت نيست، در اين صورت عطاى آن مشروط به دعا است و چون انسان از تشخيص صلاح و فساد همه‏ى امور عاجز است بايد از دعا كوتاهى نكند، و اگر مستجاب نشد مأيوس نگردد و بداند كه صلاح نبوده است.

دعا، عبادت است (الدعاء هو العبادة[۱۴]) بلكه از بهترين عبادت‏هاست كه موجب تقرّب به حضرت حق است كه خودْ (تقرب) از بهترين فوايد هر عبادت محسوب مى‏گردد.[۱۵] وقتى انسان دست به دعا برداشت، طبق روايات و سنت معصومين‏عليهم السلام مستحب است آن را بر سر و صورت خود بكشد؛ براى اينكه لطف خدا به اين دست پاسخ داده است، دستى كه به سوى خدا دراز شود يقيناً خالى بر نمى‏گردد و دستى كه عطاى الهى را دريافت كرد، گرامى است لذا خوب است آن را به صورت يا به سر بكشيد.[۱۶]

علت عدم استجابت دعاهایمان

گاهی اوقات علیرغم آنکه دعا می کنیم اما دعایمان مستجاب نمی شود. در این زمینه روایات فراوانی وجود دارد که همگی علل عدم استجابت دعا را بیان می کنند. برخی از این روایات به این شرح اند:

چهار گروه هستند که دعای آنها مستجاب نمی شود:

کسی که در خانه خود نشسته و می گوید: خداوندا! مرا روزی ده، به او گفته می شود: آیا به تو دستور تلاش و کوشش ندادم؟

و کسی که همسری دارد (که دائما او را ناراحت می کند) و او دعا می کند که او از دستش خلاص شود، به او گفته می شود: مگر حق طلاق را به تو ندادم؟

و کسی که اموالی داشته و آن را بیهوده تلف کرده، می گوید: خداوندا! به من روزی مرحمت کن، اما به او گفته می شود: مگر دستور اقتصاد و میانه روی به تو ندادم؟ مگر دستور اصلاح مال به تو ندادم؟

و کسی که مالی داشته و بدون شاهد و گواه به دیگری وام داده، (اما وام گیرنده منکر شده، او دعا می کند خداوندا قلبش را نرم کن، و وادار به اداء دین فرما) به او گفته می شود: مگر به تو دستور ندادم به هنگام وام دادن شاهد و گواه بگیر؟»

أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَرْبَعَةٌ لَا تُسْتَجَابُ لَهُمْ دَعْوَةٌ رَجُلٌ جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ يَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فَيُقَالُ لَهُ أَ لَمْ آمُرْكَ بِالطَّلَبِ وَ رَجُلٌ كَانَتْ لَهُ امْرَأَةٌ فَدَعَا عَلَيْهَا فَيُقَالُ لَهُ أَ لَمْ أَجْعَلْ أَمْرَهَا إِلَيْكَ وَ رَجُلٌ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَفْسَدَهُ فَيَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فَيُقَالُ لَهُ أَ لَمْ آمُرْكَ بِالِاقْتِصَادِ أَ لَمْ آمُرْكَ بِالْإِصْلَاحِ ثُمَّ قَالَ وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً وَ رَجُلٌ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَدَانَهُ بِغَيْرِ بَيِّنَةٍ فَيُقَالُ لَهُ أَ لَمْ آمُرْكَ بِالشَّهَادَةِ[۱۷]

روشن است که در تمام این موارد انسان تلاش و تدبیر لازم را به خرج نداده و گرفتار پیامدهای آن شده، و در برابر این تقصیر و کوتاهی و ترک تلاش دعای او مستجاب نخواهد شد.

البته عدم استجابت بعضی از دعاها علل و عوامل دیگری نیز دارد، از جمله اینکه بسیار می شود که انسان در تشخیص مصالح و مفاسد خود به اشتباه می افتد، گاه با تمام وجودش مطلبی را از خدا می خواهد که به هیچوجه صلاح او نیست، حتی ممکن است خود او بعدا واقف به چنین امری بشود، این درست به این می ماند که گاهی بیمار یا کودک غذاهای رنگینی از پرستاران خود می طلبد که اگر به خواسته او عمل کنند بیماریش افزون می شود، و یا حتی جان او را به خطر می افکند، در اینگونه موارد خداوند رحیم و مهربان دعا را مستجاب نمی کند و برای آخرت او ذخیره می سازد.

در بعضی از روایات گناهان متعددی به عنوان موانع استجابت دعا ذکر شده از جمله سوء نیت، نفاق، تاخیر نماز از وقت، بدزبانی، غذای حرام، و ترک صدقه و انفاق در راه خدا است.[۱۸]

روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که از ایشان سؤال کردند آیا خداوند نمی فرماید دعا کنید تا برای شما اجابت کنم؟ در حالی که افراد مضطری را می بینیم که دعا می کنند و به اجابت نمی رسد، و مظلومانی را می بینیم که از خدا پیروزی بر دشمن می طلبند ولی آنها را یاری نمی کند. امام فرمود: وای بر تو! هیچکس او را نمی خواند مگر اینکه اجابت می کند، اما ظالم دعای او مردود است تا توبه کند، و اما صاحب حق هنگامی که دعا کند اجابت می فرماید و بلا را از او برطرف می سازد به طوری که گاه خود او نمی داند، و یا آن را به صورت ثواب فراوانی برای روز نیازش به آن (روز قیامت) ذخیره می کند، و هر گاه چیزی را که بندگان تقاضا کنند مصلحت آنها نباشد خودداری می فرماید.»

قَالَ أَ لَسْتَ تَقُولُ يَقُولُ اللَّهُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ وَ قَدْ نَرَى الْمُضْطَرَّ يَدْعُوهُ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُ وَ الْمَظْلُومَ يَسْتَنْصِرُهُ عَلَى عَدُوِّهِ فَلَا يَنْصُرُهُ قَالَ ع وَيْحَكَ مَا يَدْعُوهُ أَحَدٌ إِلَّا اسْتَجَابَ لَهُ أَمَّا الظَّالِمُ فَدُعَاؤُهُ مَرْدُودٌ إِلَى أَنْ يَتُوبَ إِلَيْهِ وَ أَمَّا الْمُحِقُّ فَإِنَّهُ إِذَا دَعَاهُ اسْتَجَابَ لَهُ وَ صَرَفَ عَنْهُ الْبَلَاءَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُهُ وَ ادَّخَرَ لَهُ ثَوَاباً جَزِيلًا لِيَوْمِ حَاجَتِهِ إِلَيْهِ وَ إِنْ لَمْ يَكُنِ الْأَمْرُ الَّذِي سَأَلَ الْعَبْدُ خِيَرَةً لَهُ إِنْ أَعْطَاهُ أَمْسَكَ عَنْه‏[۱۹]

[۱] . بحارالأنوار ج ۸۶ ص ۲۶۹ باب ۲؛ دعائم‏الإسلام ج ۱ ص ۱۶۷؛

[۲] . تفسير هدايت، ج ‏۱، ص ۳۱۸٫

[۳] . بقره، ۱۸۶٫ ،أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ.

[۴] . سوره غافر، آیه ۶۰٫

[۵] محمد باقر مجلسى، مرآة العقول، ج ۱۲، صص ۲۰ – ۱۹، پاورقى.

[۶] كلينى، الكافى، والروضه، ج ۱، ص ۳۳۰، پاورقى.

[۷] كافى، ج ۲، ص ۴۹۱٫

[۸] امالى شيخ طوسى، ج ۱، ص ۱۵۷٫

[۹] فلسفى، محمد تقى، شرح دعاى مكارم الاخلاق، ج ۱، ص ۹٫

[۱۰] كافى، ج ۲، ص ۶۷، ح ۱۱٫

[۱۱] بحار، ج ۷۲، ص ۱۰۷، ح ۷٫

[۱۲] جوادى آملى، عبداللَّه، حكمت عبادات، صص ۲۲۰ الى ۲۳۴٫

[۱۳] امام خمينى رحمهم الله، شرح دعاى سحر، ترجمه سيد احمد فهرى، ص ۳۸٫

[۱۴] . مجمع البيان، جلد ۸ صفحه ۵۲۸٫

[۱۵] محمد باقر شهيدى، رهبة الدين شهرستانى، دعاها و تهليلات قرآن، ص ۴۵٫

[۱۶] جوادى آملى، عبداللَّه، حكمت عبادات، ص ۲۱۵٫

[۱۷] . الكافي ج : ۲ ص: ۵۱۱، باب من لا يستجاب له دعوة حديث ۲٫

[۱۸] . معانى الاخبار (طبق نقل تفسير نور الثقلين جلد ۴ صفحه ۵۳۴ و اصول كافى).

[۱۹] . بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۱۷۴؛ تفسير صافى ذيل آيات مورد بحث.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *