سؤال ۷۹: لطفا زندگی نامه امام صادق علیه السلام از ولادت تا شهادت را با ذکر منابع معتبر توضیح دهید.
پاسخ ۷۹: جعفر بن محمد معروف به امام جعفر صادق(ع) (۸۳-۱۴۸ق)، ششمین امام شیعیان امامی و پنجمین امام اسماعیلیه. دوران امامت او با خلافت پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و دو خلیفه نخست عباسی سفاح و منصور دوانیقی همزمان بود. امام صادق(ع) به جهت ضعف حکومت اموی، فعالیت علمی بسیار بیشتری نسبت به دیگر امامان شیعه داشت. شمار شاگردان و راویان او را ۴۰۰۰ نفر دانستهاند. بیشتر روایات اهل بیت(ع)، از امام صادق است. از اینرو مذهب شیعه امامی را مذهب جعفری نیز میخوانند.
نام، نسب و القاب
جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابو طالب، ششمین امام مذهب شیعه امامی[۱] و پنجمین امام مذهب اسماعیلیه است.[۲] پدر او امام محمد باقر(ع) و مادرش ام فروه دختر قاسم پسر محمد بن ابوبکربود.[۳] برطبق کشف الغمه، از آنجا که نسب مادر امام صادق(ع) هم از پدر و هم از مادر به ابوبکر میرسید، امام صادق گفته است: «لَقَدْ وَلَدَنِي أَبُو بَكْرٍ مَرَّتَيْن» (من دو بار از ابوبکر متولد شدهام)؛ اما برخی از جمله علامه شوشتری و محمدباقر مجلسی، این روایت را جعلی میدانند.[۴]
کنیه
کنیه مشهور امام صادق(ع)، ابوعبدالله (ناظر به دومین فرزندش عبدالله افطح) است. با کنیههای ابواسماعیل (ناظر به فرزند ارشدش، اسماعیل) و ابوموسی (ناظر به دیگر فرزندش امام موسی کاظم(ع)) نیز از او نام بردهاند.
لقب
مشهورترین لقب او «صادق» است.[۵] برطبق روایتی، پیامبر اسلام(ص) این لقب را به او داده است تا از جعفر کذاب تمایز یابد؛[۶] اما برخی گفتهاند امام صادق(ع) به جهت پرهیز از شرکت در قیامهای عصر خود، صادق لقب گرفته است؛ چراکه در آن زمان به کسی که مردم را گرد خود جمع و به قیام برضد حکومت تحریک میکرد، کذّاب (دروغگو) میگفتند. در همان دوران ائمه این لقب برای امام صادق(ع) به کار میرفته است.
برخی از علماء اهل سنت چون مالک بن انس، احمد بن حنبل و جاحظ نیز از او با این لقب نام بردهاند.[۷]
تولد
امام صادق(ع) در ۱۷ ربیعالاول سال ۸۳ق در مدینه به دنیا آمد و در سال ۱۴۸ق در ۶۵ سالگی همانجا درگذشت.[۸] درخصوص روز و ماه وفات امام صادق(ع) اختلافنظر وجود دارد. دیدگاه مشهور علماء متقدم شیعه این است که وی در ماه شوال درگذشته است؛ اما در منابع متقدم روز وفات نیامده است. بااینهمه منابع متأخر ۲۵ شوال را روز وفات دانستهاند.[۹]
همسران و فرزندان
شیخ مفید برای امام صادق(ع) ده فرزند و چند همسر برشمرده است:[۱۰]
همسر |
نسب | فرزندان | توضیحات |
حمیده |
دختر صاعد یا صالح | کاظم(ع)، اسحاق و محمد | امام کاظم هفتمین امام شیعیان امامیه است.[۱۱] |
فاطمه | دختر حسین بن علی بن حسین(ع) | اسماعیل، عبدالله افطح و ام فروة |
عبدالله پس از درگذشت پدر ادعای امامت کرد و پیروان او فطحیه نام گرفتند.[۱۲] اسماعیل در زمان حیات امام صادق(ع) درگذشت ولی عدهای مرگ او را نپذیرفتند و فرقه اسماعیلیه را تشکیل دادند.[۱۳] |
همسران دیگر | – | عباس، علی، اسماء و فاطمه |
به گفته شیخ مفید هر یک از این فرزندان از یک کنیز (ام ولد) بوده است.[۱۴] |
دوران امامت
حیات امام صادق(ع)، با خلافت ده خلیفه آخر بنی امیه از جمله عمر بن عبدالعزیز و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست عباسی، سَفّاح و منصور دوانیقی همزمان بود. در امامت امام صادق(ع)، پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند.[۱۵]
فعالیت علمی
در دوران امامت امام صادق(ع)، به علت ضعف حکومت اموی، آزادی بیشتری برای ابراز عقیده به وجود آمد و بحثهای علمی بسیاری در موضوعات مختلف درگرفت.[۱۶] این آزادی علمی و دینی که برای کمتر امامی از ائمه دوازدهگانه وجود داشت، سبب شد تا شاگردان امام آزادانه در مباحث علمی شرکت کنند.[۱۷] فضای باز علمی سبب شد از امام صادق(ع) روایات فراوانی در زمینههای گوناگونِ فقه، کلام و… نقل شود.[۱۸] به گفته ابنحَجَر هیتمی، مردم از او دانشهای فراوان نقل میکردند و آوازه او به همه جا رسیده بود.[۱۹] ابوبحر جاحظ هم نوشته است دانش و فقه او دنیا را پر کرده بود.[۲۰] حسن بن علی وَشّاء هم گفته است که نهصد نفر را در مسجد کوفه دیده است که از امام صادق(ع) حدیث نقل میکردند.[۲۱]
مذهب جعفری
در میان امامان شیعه، چه در اصول دین و چه در فروع دین، بیشترین روایت از امام صادق(ع) نقل شده است.[۲۲] وی همچنین بیشترین شمار راویان را داشته است. اربلی شمار روایتکنندگان از او را ۴۰۰۰ تن دانسته است.[۲۳] به گفته ابان بن تغلب شیعیان هرگاه در سخن پیامبر(ص) اختلافنظر پیدا میکردند، به سخن حضرت علی(ع) تمسک میکردند و آنگاه که در سخن علی اختلافنظر داشتند، به سخن امام صادق(ع) رجوع میکردند.[۲۴] به جهت نقل بیشترین روایات فقهی و کلامی از امام صادق(ع)، مذهب شیعه امامی را مذهب جعفری نیز میخوانند.[۲۵] امروزه امام صادق(ع) به نام رئیس مذهب جعفری مشهور است.[۲۶]
در سال ۱۳۷۸ق، شیخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الأزهر مصر، در پاسخ به استفتائی، مذهب جعفری را به رسمیت شناخت و عمل به آن را به لحاظ شرعی جایز شمرد.[۲۷]
دوری از قیام مسلحانه
بهرغم آنکه امامت امام صادق(ع) با ضعف و فروپاشی امویان همراه بود، وی از درگیریهای نظامی و سیاسی دوری جست و حتی دعوت به خلافت را نپذیرفت. شهرستانی گزارش کرده است که ابومسلم خراسانی پس از مرگ ابراهیم امام، در نامهای امام صادق(ع) را شایستهترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد؛ اما امام صادق(ع) در پاسخ نوشت: «نه تو از یاران منی و نه زمانه، زمانه من است».[۲۸] او پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامهاش داد.[۲۹] وی همچنین در قیامهایی که بر ضد حکومت روی داد، از جمله قیام عمویش زید بن علی، شرکت نکرد.[۳۰] بر طبق حدیثی، امام صادق(ع) نبود یاران راستین را علت خودداری از قیام شمرده است.[۳۱]
اختلاف با عبدالله بن حسن مثنی
در سالهای پایانی حکومت بنیامیه، گروهی از بنیهاشم از جمله عبدالله بن حسن مثنی و پسرانش و سفاح و منصور در ابواء جمع شدند تا برای قیام برضد حکومت، با یکی از خودشان بیعت کنند. در این جلسه عبدالله پسرش محمد را مهدی معرفی کرد و از حاضران خواست با او بیعت کنند.
امام صادق(ع) وقتی از این داستان مطلع شد، گفت: پسر تو مهدی نیست و اکنون نیز هنگام ظهور مهدی نیست. عبدالله از سخنان وی خشمگین شد و او را به حسادت متهم کرد. امام صادق(ع) قسم خورد که از روی حسادت سخن نمیگوید و و پیشبینی کرد که پسران او کشته میشوند و خلافت به سفاح و منصور میرسد.[۳۲] رسول جعفریان ریشه اختلاف میان فرزندان امام حسن(ع) و فرزندان امام حسین(ع) را همین داستان دانسته است.[۳۳]
آتش زدن خانه امام صادق(ع)
بنابر روایتی از کتاب کافی، هنگامی که حسن بن زید والی مکه و مدینه بود، به دستور منصور عباسی، خانه امام صادق(ع) را آتش زد. طبق این روایت در این آتشسوزی در و دهلیز خانه امام(ع) در آتش سوخت و امام(ع) در حالی که از میان آتش عبور میکرد، از خانه خارج شد و گفت:
من فرزند اَعراق الثَّرَی (لقب حضرت اسماعیل) هستم. من فرزند ابراهیم خلیل الله هستم.[۳۴]
البته طبری نوشته است که منصور در سال ۱۵۰ق یعنی دو سال پس از وفات امام صادق(ع)، حسن بن زید را حکمران مدینه کرده است.[۳۵]
سفر به عراق
امام صادق(ع) در زمان حکومت سفاح و نیز حکومت منصور دوانیقی به علت احضار حکومت، سفرهایی را به عراق داشته است.او در این سفرها به کربلا، نجف، کوفه و حیره هم رفته است.[۳۶] محمد بن معروف هلالی نقل کرده است که در سفر امام صادق(ع) به حیره، مردم به شدت از او استقبال کردهاند؛ بهگونهای که تا چند روز به جهت ازدحام مردم، نتوانسته است امام را ملاقات کند.[۳۷]
محراب امام صادق(ع) در مسجد کوفه که در بخش شرقی مسجد، نزدیک قبر مسلم بن عقیل قرار دارد و محراب او در مسجد سهله از جمله یادگارهای وی در عراق است. امام صادق قبر امام حسین(ع) در کربلا را زیارت کرده است. در ساحل رود حسینیه در کربلا، بنایی است که محرابی منسوب به امام صادق در آن قرار دارد.[۳۸]
شاگردان و راویان
شیخ طوسی در رجال خود از حدود ۳۲۰۰ راوی برای امام صادق(ع) نام میبَرد.[۳۹] شیخ مفید در کتاب الارشاد شمار راویان او را به چهار هزار نفر میرساند.[۴۰] گفتهاند ابنعقده کتابی درخصوص راویان امام صادق(ع) داشته است که در آن نام ۴۰۰۰ راوی آمده است.[۴۱]
بیشتر نویسندگان اصول اربعمائه (اصول چهارصدگانه شیعه)، شاگردان امام صادق(ع) بودهاند. همچنین در مقایسه با دیگر ائمه، وی بیشترین شاگرد را از میان اصحاب اجماع داشته است که مورداعتمادترین روایان ائمه هستند.[۴۲] برخی از مشهورترین شاگردان امام صادق(ع) عبارتند از:
زُرارَة بن اَعین – بُرَید بن معاویه – جَمیل بن دَرّاج – عبدالله بن مُسکان – عبدالله بن بُکَیر – حَمّاد بن عثمان -حماد بن عیسی – اَبان بن عثمان – عبدالله بن سنان – ابو بصیر – هشام بن سالم – هشام بن حَکَم
احادیث مشهور
برخی از احادیث مشهور امام صادق(ع) به شرح زیر است:
حدیث توحید مُفَضَّل: توحید مُفَضَّل حدیثی طولانی است که امام صادق(ع) آن را در چهار جلسه به مُفَضَّل بن عمر املاء کرده است. در این حدیث از مسائلی چون آفرینش جهان، خلقت انسان، شگفتیهای جهان حیوانات، شگفتیهای آسمان و زمین، حقیقت مرگ و فلسفه خلقت انسان سخن به میان آمده است.[۴۳]
حدیث عِنوان بَصری: در حدیث عِنوان بَصری، امام صادق(ع) پس از تعریف عبودیت، دستورالعملهایی را در زمینههای ریاضت نفس، بردباری و علم، به شخصی به نام عِنوان بصری گفته است.[۴۴]
مقبوله عُمَر بن حَنظَله:این حدیث از دو موضوع قضاوت و تعارض روایات سخن گفته است.[۴۵] طرفداران نظریه ولایت فقیه برای اثبات آن به این حدیث استناد میکنند.[۴۶]
تألیفات
در برخی از کتابهای حدیثی شیعه رسالهها یا نامههای بلندی از امام صادق(ع) گزارش شده است. در صحت بعضی از آنها تردید هست، اما بعضی دیگر در کتبی چون کافی آمده و از اعتبار بالایی برخوردارند. برخی از این رسالهها عبارتاند از:
رساله امام صادق(ع) به اصحاب. این رساله شامل توصیههایی به شیعیان در زمینههای مختلف است و در کتاب کافی آمده است.
رساله شرایع الدین به روایت اَعمَش. این رساله درباره اصول و فروع دین است. آن را ابن بابویه نقل کرده است.
قطعهای از یک نامه در زمینه تفسیر
قطعهای از یک نامه به اهل قیاس در نقد آنان
الرسالة الأهوازیه. این نامه برای نجاشی والی اهواز نوشته شده است. متن آن در کتاب کشف الریبه نوشته شهید ثانی آمده است.
توحید المُفَضَّل یا کتاب فکِّر. این رساله حاصل سخنان امام صادق(ع) درباره خداشناسی برای مُفَضَّل بن عمر است که به جهت تکرار عبارت «فَکِّر یا مُفَضَّل» (فکر کن ای مفضل) در آن، در گذشته به «کتاب فَکِّر» شهرت داشت.
رساله اَهلیلَجه. در این رساله امام صادق(ع) با پزشکی هندی درباره اثبات وجود خدا گفتگو کرده است. نجاشی از این کتاب با نام بِدءُالخَلق و الحَثُّ عَلَی الاِعتبار نام برده است.
متن مشهور به تفسیر امام صادق(ع)
تفسیر النُعمانی.
کتابهایی نیز وجود دارد که شاگردان امام صادق(ع) از سخنان او تألیف کردهاند. برخی از آنها که به چاپ رسیدهاند، عبارتاند از:
«الجعفریات» یا «الاَشعَثیات» نوشته محمد بن محمد بن اشعث
نثر الدُرَر. متن این کتاب را ابن شُعبه حَرّانی در تحف العقول آورده است.
الحِکَم الجعفریه
مجموعهای از کلمات قِصار (جملات کوتاه) به روایت سلمان بن ایوب که متن آن در کتاب فرائِدُ السَمَطَین جوینی آمده است.[۴۷]
شهادت
بسیاری از منابع متقدم شیعه و سنی از شهادت امام صادق(ع) سخن نگفتهاند. برخی از علماء شیعه همچون شیخ مفید درگذشت او را به مرگ طبیعی دانستهاند. برخی نیز با تکیه بر حدیثی که میگوید امامان با قتل از دنیا میروند، گفتهاند امام صادق(ع) شهید شده است.[۴۸] شیخ صدوق تصریح کرده است که امام صادق(ع) به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت به شهادت رسیده است.[۴۹] مدفن مطهر آن حضرت در قبرستان بقیع و در جوار ائمه بقیع قرار دارد.[۵۰]
ائمه بقیع عبارتند از: امام حسن، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهمالسلام.
برای آگاهی بیشتر به پاسخ های زیر مراجعه فرمایید:
نمایه: زندگی نامه امام علی علیه السلام از ولادت تا شهادت
نمایه: زندگی نامه امام حسن مجتبی علیه السلام از ولادت تا شهادت، پاسخ شماره ۴۶٫
نمایه: زندگی نامه حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها، پاسخ شماره ۴۱٫
[۱] . جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۳۹۱.
[۲] . صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۱۰، ۱۱۹.
[۳] . مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۸۰.
[۴] . نک: مجلسی، بحار الانوار، ج۲۹، ص۶۵۱، ۶۵۲.
[۵] . پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۱.
[۶] . صدوق، کمال الدین، ۱۳۵۹ش، ص۳۱۹؛ «القاب الرسول و عترته»، ص۶۰، ۶۱.
[۷] . پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۱.
[۸] . مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۸۰.
[۹] . پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۷.
[۱۰] . نک: مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۰۹.
[۱۱] . کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۷-۳۱۱.
[۱۲] . شهرستانی، ملل و نحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۴۸.
[۱۳] . اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۲۱۳، ۲۱۴.
[۱۴] . نک: مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۰۹.
[۱۵] . شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴.
[۱۶] . شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۸۴ش، ص۴۷-۶۰.
[۱۷] . جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵، ۴۳۶.
[۱۸] . شهیدی، زندگانی امام صادق(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۶۱.
[۱۹] . ابنحجر هیتمی، الصواعق المحرقه، چاپ قاهره، ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م، ص۵۵۱.
[۲۰] . رسائل الجاحظ، ص۱۰۶.
[۲۱] . نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۳۹.
[۲۲] . پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۲۰۵.
[۲۳] . نک: اربلی، کشف الغمة، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۰۱.
[۲۴] . نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۱۲.
[۲۵] . شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۸۴ش، ص۶۱.
[۲۶] . نجفی، «امام صادق(ع) رئیس مذهب جعفری»، سایت سازمان تبلیغات اسلامی، تایخ درج: ۹ شهریور ۱۳۹۲، تاریخ بازدید: ۱۰ آیان ۱۳۹۶.
[۲۷] . «فتوای تاریخی شیخ شلتوت مفتی اعظم عالم تسنن و رئیس دانشگاه الازهر مصر»، درسهایی از مکتب اسلام، ش۳، ۱۳۳۸.
[۲۸] . نک: شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۹.
[۲۹] . مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۴.
[۳۰] . پاکتچی، «امام جعفر صادق»، ص۱۸۳، ۱۸۴.
[۳۱] . ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۳۷.
[۳۲] . ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۸۷م/۱۴۰۸ق، ص۱۸۵، ۱۸۶.
[۳۳] . جعفریان، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۱.
[۳۴] . کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۲.
[۳۵] . طبری، تاریخ طبری، روائح التراث العربی، ج۸، ص۳۲.
[۳۶] . مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۲۶و۱۳۰.
[۳۷] . مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۷، ص۹۳، ۹۴.
[۳۸] . مظفر، الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۳۰.
[۳۹] . طوسی، اختیار معرفة الرجال، موسسة آل البیت، ج۲، ص۴۱۹-۶۷۹
[۴۰] . نک مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵۴.
[۴۱] . محدث قمی، الکنی و الالقاب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۵۸.
[۴۲] . پاکتچی، «جعفر صادق، امام»، ص۱۸۷.
[۴۳] . نک: مفضل بن عمر، توحید مفضل، ۱۳۷۳ش.
[۴۴] . نک: مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۲۴-۲۲۶.
[۴۵] . نک: کلینی، کافی، ج۱، ص۶۷.
[۴۶] . نک: امام خمینی، الحکومة الاسلامیه، ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م، ص۱۱۵-۱۲۱؛ مصباح یزدی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، ۱۳۹۱ش، ص۱۰۰.
[۴۷] . کتابچی، «جعفر صادق، امام»، ص۲۱۸، ۲۱۹.
[۴۸] . پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۱۸۷.
[۴۹] . ابن بابویه، الاعتقادات، ۱۳۸۹ش، ص۹۸.
[۵۰] . الارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۲۷۱/ كتاب الحجه، كلینى، باب مولد الامام ابى عبدالله/ حیات الصادق، ص ۶/ اعلام الورى طبرسى، ص ۲۷۱/ اصول كافى، ج ۱، ص ۴۷۲/ بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱٫