post

سؤال ۱۵۱: لطفا شرایط ازدواج دائم دختر بدون اذن پدر را برای اینجانب بیان فرمایید؟ چرا که پسری از من خواستگاری کرد و هردو قسم خوردیم که با هم ازدواج می کنیم. در حال حاضر بدلیل موقعیت کاری و تحصیلی ایشان که سبب مخالفت خانواده من می شود حداقل تا یکسال امکان ازدواج ما وجود ندارد. اما متاسفانه مختصر روابطی بین ما بوجود آمد. آیا اگر صیغه عقد بصورت فارسی و شفاهی آن هم بدون رضایت پدر بین دونفر جاری شود آن دو بهم محرم اند؟ در این شرایط  اگر ازدواج کنیم قبل آن مرتکب گناه کبیره می شویم؟ اگر خانواده من اجازه ازدواج با ایشان را به من ندهند چه کنم؟ آیا امکان توبه هست؟ چگونه؟ آیا روابطم را با ایشان (حتی تلفنی) کاملاً قطع کنم؟ من شدیداً شرمنده ام و احساس گناه و عذاب وجدان می کنم! لطفاً راهنماییم کنید.

پاسخ ۱۵۱: ازدواج از نظر اسلام وسيله‏اى براى پاك‏دامنى و پاك‏دامن زيستن است. رسول خدا صلى الله عليه و آله به زيد بن حارثه فرمودند: ازدواج كن تا پاك‏دامن باشى. [۱] در روايتى ديگر، به زنى كه گفته بود، ديگر ازدواج نخواهم كرد، فرمودند: «ازدواج براى حفظ عفاف لازم است.»[۲]

ازدواج باعث آرامش و امنیت روحی و فکری انسان است، قرآن در این باره می فرماید: “یکی از نشانه های او این است که از خود شما برای شما همسر آفرید تا با او آرام گیرید و میان شما مهر و محبت قرارداد.”[۳]

بنابراین ازدواج یکی از مهمترین اتفاقات زندگی هر فردی است که تصمیم گیری در مورد آن از اهمیت زیادی برخوردار است، چراکه یک تصمیم غلط می تواند یک ازدواج ناموفق را برای فرد در پی داشته و یک ازدواج ناموفق می تواند مسیر زندگی انسان و حتی یک خانواده را تغییر دهد.[۴]

لذا از آنجا که ازدواج مهمترین تصمیم زندگی ما انسانهاست، ابتداء لازم است این مسئله مهم را با والدین خویش مطرح نموده و رضایت آنان را برای این امر خیر کسب نمائید.

توبه از گناه

اگر در این مدت کارهای خلاف شرعی انجام داده اید، در درگاه خداوند متعال توبه واقعی نمایید و بدانید که او ارحم الراحمین است. در مورد بخشیده شدن گناه خداوند در قرآن می فرماید: ای بندگان من که دربارۀ خودتان اسراف کرده اید (گناه کرده اید) ناامید از رحمت خدا نشوید خداوند همه گناهان را می بخشد.[۵]

علامه طباطبائی از قول امام باقر علیه السلام این آیه را امیدوار کننده ترین آیات معرفی کرده است.[۶]

اذن پدر برای ازدواج

دختری كه به حد بلوغ رسیده و رشیده است (یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد)، اگر بخواهد شوهر كند، چنانچه باكره باشد[۷]، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد و اجازه مادر و برادر لازم نیست.”[۸]

خوئى، اراكى، صافى: بنا بر احتياط واجب بايد از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد.

فاضل: بنا بر احتياط بايد از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد.

بهجت: بنا بر احتياط تكليفاً از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد. ولى در غير باكره در صورتى كه بكارتش به سبب شوهر كردن از بين رفته باشد، اجازه پدر و جد پدرى لازم نيست.

سيستانى: بلكه بنا بر احتياط واجب اگر خود متصدّى امور زندگانى خويش باشد نيز بايد اجازه بگيرد.

نورى: بنا بر أقوى اجازۀ پدر يا جدّ پدرى لازم نيست، هر چند كه بهتر آن است كه بدون نظر و اجازۀ آنها اقدام به ازدواج نكند. ولى ازدواج باكره‌اى كه به حدّ رشد و تشخيص مصلحت نرسيده است، بدون اجازۀ پدر يا جدّ، صحيح نيست.

مكارم: احتياط آن است كه با اجازۀ پدر يا جد پدرى ازدواج نمايد ولى اگر همسر مناسبى براى دختر پيدا شود و پدر مخالفت كند اجازۀ او شرط نيست.

زنجانى: پدر يا جدّ پدرى مى‌توانند دخترى را كه به حدّ بلوغ رسيده و رشيده است يعنى مصلحت خود را تشخيص مى‌دهد، در صورتى كه باكره باشد شوهر دهند و مستحبّ و مطابق احتياط استحبابى آن است كه رضايت دختر را در اين مورد جلب كنند و اجازۀ مادر و برادر لازم نيست. و اگر دختر باكرۀ بالغۀ رشيده بخواهد با كسى ازدواج كند و پدر و جدّ پدرى اجازه نمى‌دهند، چنانچه ممانعت ايشان بدون رعايت مصلحت دختر مى‌باشد، اجازۀ آنان لازم نيست، ولى اگر آنها ازدواج را به صلاح دختر ندانسته، لذا ممانعت به عمل آورند، ازدواج دختر بدون اجازۀ پدر يا جدّ پدرى باطل است.[۹]

گلپایگانی: در ازدواج دختر باكره اذن مادر اعتبار و اثرى ندارد، و در اعتبار اذن پدر فرقى بين عقد دائم و موقت نيست، و در بالغه رشيده اذن خود دختر كافى است گرچه احتياط اين است كه از پدر اذن گرفته شود.[۱۰]

تبریزی: باسمه تعالى؛ بنابر احتياط ازدواج با دختر باكره بايد به اذن ولىّ او باشد، و فرقى بين ازدواج دائمى و موقت نيست، و الله العالم.[۱۱]

فاضل: بنابر احتياط واجب، اذن پدر در مورد باكره شرط است و در اين جهت فرقى بين ازدواج دائم و موقّت وجود ندارد.[۱۲]

منتظری: در ازدواج دختر باكره به علاوه رضايت دختر، به احتياط واجب، اذن پدر يا جد پدرى هم شرط است مگر در صورتى كه آنها بخواهند به ضرر دختر اقدام نمايند يا دختر با احتياج به ازدواج، دسترسى به پدر يا جد پدرى نداشته باشد.[۱۳]

فیاض: در تزويج باكره اذن ولى يعنى پدر يا جدّ پدرى شرط است، مگر اينكه او را از تزويج با كسى كه شرعاً و عرفاً كفو و مناسب او مى‌باشد، منع كند، كه در اين صورت ولايتش ساقط مى‌شود. و اگر باكره بدون اجازه ولى ازدواج كند و بعداً ولىّ عقد را اجازه دهد، بدون اشكال صحيح مى‌باشد.[۱۴]

دختر رشیده

رشیده دختری است كه منفعت و مصلحت زندگى خويش را به خوبى تشخيص دهد و در امر ازدواج تنها تحت تأثير غريزه جنسى و عاطفه خود قرار نگيرد. اين امر در اشخاص مختلف تفاوت پيدا مى‏كند و امكان ندارد سن خاصى را براى آنان تعيين كرد.[۱۵]

بنابراین ازدواج شما بايد با إذن پدر باشد، و در حدّى كه مبتلى به حرام نشوید مى‌توانید صحبت كنید، ولى بايد از واقع شدن در مفسده دوری نمايید.[۱۶]

اما اگر دختر مائل به ازدواج باشد و پسر كفو عرفى و شرعى او هست و دختر بترسد كه اگر او را ردّ كند بعدا شوهر خوبى پيدا نشود پدر نمى‌تواند او را منع كند؛ و در صورت منع، ولايتش ساقط مى‌شود.[۱۷]

فلسفه اذن پدر

در کتاب من لایحضره الفقیه در شرح حدیثی از امام صادق (ع) که فرموده بودند: «دختر باكره‌اى كه پدرش حيات دارد نمى‌تواند ازدواج موقّت كند مگر به اذن پدر» آمده است که گاهی دخترى در خانه مانده و شوهرى براى او نيامده و سنّش بالا رفته و شوهرى حاضر شده بعقد انقطاع با وى ازدواج كند و دختر مصلحت خود را ميشناسد در اينجا إذن پدر چندان تأثيرى ندارد، ولى گاهى دخترى جوان مورد طمع مردى هوسباز و بى‌قيد واقع شده كه با او بفريب طرح دوستى ريخته و تنها نظرش كاميابى از اوست و نظر واقعى بازدواج با او را ندارد و فقط براى ارضاى غرائز جنسى خويش اقدام باين كار كرده است در اين صورت حتما بايد با إذن پدر باشد چون داماد آبروى پدر زن است و هر كس را بى‌اختيار او نميتوان داماد او كرد، و منع از تمتّع با دختر ناظر باين نوع است.[۱۸]

صیغه عقد به زبان فارسی

مراجع عظام تقلید می فرمایند: یکی از شرایط عقد ازدواج آن است كه به عربى صحيح خوانده شود به احتياط واجب و اگر خود مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى صحيح بخوانند، به هر لفظى كه صيغه را بخوانند صحيح است و لازم هم نيست كه وكيل بگيرند امّا بايد لفظى بگويند كه معنى «زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ» را بفهماند.[۱۹]

نراقی: بلى مى‌توان، و احوط در صورت قدرت بر عربيّت اگر چه به توكيل باشد عدم اكتفا به غير عربى است.[۲۰]

از متون كلمات قدما استفاده مى‌شود كه صيغۀ خاصى در نكاح ضرورت ندارد، بلكه با هر لفظى كه رسانندۀ مدلول و معناى نكاح باشد مى‌توانند عقد نكاح‌ ‌را انجام دهند. بعضى از متأخرين نيز به تبعيت از قدما همين نظر را پذيرفته‌اند،[۲۱] و قانون مدنى نيز از اين نظر پيروى نموده است. ولى به نظر بسيارى از فقها لازم است كه نكاح با صيغه‌هاى خاصى انجام گيرد.

شيخ طوسى مى‌گويد: «نكاح دائم واقع نمى‌گردد مگر به دو لفظ «زوّجتك» (يعنى زن تو نمودم) و «انكحتك» (یعنی بزوجيّت تو در آوردم)، البته قبول به هر لفظى كه دالّ بر مقصود باشد كافى است».[۲۲]

بخاطر همين نكته است كه فقها معتقدند بايد در عقد ازدواج سعى شود كه فقط از مشتقات همين دو واژه نكاح و زواج استفاده گردد و چنانچه در موردى امكان اداى آن به زبان عربى براى طرفين ميسر نباشد و فراگيرى آن هم امكان نداشته باشد، و اجراى صيغه با وكالت نيز ميسور نشود، در آن صورت كه مى‌خواهند با زبانهاى ديگر (مثل فارسى) اجراى صيغه نمايند، الزاما بايد از جملاتى استفاده نمايند كه دقيقا جايگزين واژه‌هاى نكاح و زواج و مشتقات آنها، باشد وگرنه باطل خواهد بود.[۲۳]

نتیجه گیری

ابتدا این مسئله مهم را با والدین خود در میان بگذارید. از نامزدتان بخواهید به صورت رسمی به خواستگاری شما بیاید و از دلایلش برای ازدواج با شما با خانواده تان صحبت کند. سعی کنید تا زمانی که به صورت رسمی عقد ازدواج بین شما جاری نشده است از داشتن هر گونه رابطه ای با ایشان خودداری کنید. از اعمال گناهی که در این مدت مرتکب شده اید توبه نموده و مطمئن باشید که خداوند متعال ارحم الراحمین است و گناهان شما را خواهد بخشید.

اگر پدرتان بدون هیچ دلیل منطقی با ازدواج شما مخالفت می کند و صحبتهای شما نیز او را قانع نمی کند و از سوی دیگر نامزدتان شرعاً و عرفاً كفو و مناسب ازدواج با شما است و نیز می ترسید كه اگر او را ردّ كنید بعدا شوهر خوبى پيدا نشود، می توانید بدون رضایت پدرتان با ایشان ازدواج نمایید. در این شرایط می توانید صیغه عقد خود را با رعایت شرایط فوق حتی به زبان فارسی بخوانید. انشاءالله موفق و مؤید باشید.

برای آگاهی بیشتر پاسخ های زیر را مطالعه فرمایید:

نمایه: نحوه خواندن صیغه ازدواج دائم و موقت بدون حضور شاهد، پاسخ شماره ۷۴٫

نمایه: اجازه پدر در ازدواج موقت و دائم، پاسخ شماره ۲۳٫

نمایه: حکم ازدواج موقت با اهل سنت بدون اذن پدر، پاسخ شماره ۸۴٫

نمایه: بازی کردن با احساسات دیگران: حکم شرعی چت کردن با نامحرم، پاسخ شماره ۷۵٫

نمایه: عرف و حدود رابطه جنسی در دوران نامزدی، پاسخ شماره ۹۱٫

[۱] شيخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۳۵٫

[۲] همان، ص ۱۶۶٫

[۳] روم ، ۲۱) و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودة و رحمة ان في ذلك ‏لآيات لقوم ‏يتفكرون).

[۴] . اقتباس از پاسخ شماره ۸۰ (نمایه: مشاوره: ازدواج با مرد مطلقه).

[۵]  زمر، ۵۳ «یا عبادی الذیناسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعاً».

[۶]  ترجمه المیزان، ج ‏۲۰، ص ۵۲۶٫

[۷]. آیت الله سیستانی: (و متصدى امور زندگانى خويش نباشد).

[۸]. توضيح المسائل مراجع، ج ۲، ص ۴۵۸، مسأله ۲۳۷۶؛ ر.ک: سایت آیت الله نوری همدانی، مسئله ۲۳۷۲٫

[۹] . توضيح المسائل مراجع، ج ۲، ص ۴۵۸، ذیل مسأله ۲۳۷۶٫

[۱۰] . مجمع المسائل (للگلپایگانی)، ج ۴، ص ۳۱۱، مسؤله ۸۵۹٫

[۱۱] . استفتاءات جدید تبریزی، ج ۱، ص ۳۴۶، مسأله ۱۵۳۴٫

[۱۲] . جامع المسائل (فارسی – فاضل)، ج ۱، ص ۳۸۲، مسأله ۱۴۳۶٫

[۱۳] . رساله استفتاءات (منتظری)، ج ۱، ص ۱۸۳، مسأله ۶۳۸٫

[۱۴] . رساله توضیح المسائل (فیاض)، ص ۵۳۶، احکام نکاح.

[۱۵] تبریزی،جواد،صراط النجاة،ج۵ ، ص۱۴۶٫

[۱۶] . استفتاءات امام خمینی، ج ۳، ص ۸۴، مسأله ۱۵٫

[۱۷] . استفتائات امام خمینی، ج ۳، ص ۱۵۸، مسأله ۱٫

[۱۸] . من لایحضره الفقیه، ترجمه، ج ۵، ص ۱۲۰، ح ۴۵۹۳٫

[۱۹] . اقتباس از پاسخ شماره ۷۴ (نمایه: نحوه خواندن صیغه ازدواج دائم و موقت بدون حضور شاهد).

[۲۰] . رسائل و مسائل (للنراقی)، ج ۱، بخش ۲، ص ۳۸، مسأله ۱۶٫

[۲۱] . حدائق الناضرة، ج ۵، ص ۳۱ (چاپ سنگى).

[۲۲] . مبسوط شيخ، ج ۴، ص ۱۹۳ دو واژه فوق از آيۀ ۳۷ سورۀ احزاب و آيۀ ۲۲ سورۀ نساء گرفته شده‌ است.

[۲۳] . حقوق مدنى (طاهرى)، ج‌۳، ص ۱۲۲-۱۲۱، اعتبار صیغه خاص.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *