post

سؤال ۱۷۶: سلام علیکم. اگر دو نفر عالم عادل که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص بدهند اعلم بودن کسی را تصدیق کنند اما دو نفر عالم عادل دیگر با گفته­ی آنان مخالفت کنند. تکلیف تقلید از اعلم در چنین شرایطی چه می شود؟ لطفا راه های شناخت مجتهد و مرجع تقلید اعلم را توضیح دهید؟

پاسخ ۱۷۶: اگر دو نفر عالم عادل مرجع اعلم را تشخیص دهند اما دو نفر عالم عادل دیگر با نظر ایندو مخالفت کنند، چنانچه شخص احتمال ضعيفى بدهد كه مرجع مورد نظرش اعلم است و احتمال اعلم بودن ديگرى را ندهد در آن صورت لازم است از مرجع اعلم مورد نظر خود تقلید کند. در غیر این صورت که احتمال ضعیف هم نتواند دهد و از راه های دیگر نیز نتواند مرجع اعلم را بشناسد، از هر کدام از مراجع عظام که به منزله مساوي با يكديگرند، تقلید کند کافی است.

مجتهد و اعلم را از سه راه مى‌توان شناخت:

اول: آن كه خود انسان يقين كند، مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.

دوّم: آن كه دو نفر عالمِ عادل كه مى‌توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند مجتهد بودن يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند، به شرط آن كه دو نفر عالمِ عادلِ ديگر با گفتۀ آنان مخالفت ننمايند.

خوئى: و ظاهر اين است كه اجتهاد يا اعلميّت كسى به گفتۀ يك نفر كه مورد وثوق باشد نيز ثابت مى‌شود.

تبريزى: و در صورت اختلاف، خُبره بودن هر كدام بيشتر باشد قول او مقدّم است. بلكه به گفتۀ يك نفر عالم خُبرۀ مورد وثوق نيز اجتهاد يا اعلميّت ثابت مى‌شود.

سيستانى: بلكه اجتهاد يا اعلميّت كسى به گفتۀ يك نفر از اهل خُبره و اطلاع كه مورد وثوق انسان باشد نيز ثابت مى‌شود.

زنجانى: آن كه دو مرد عالم عادل كه مى‌توانند واجد شرايط تقليد را تشخيص دهند، بدان گواهى دهند به شرط آن كه دو مردِ عالمِ عادلِ ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند. و بنا بر احتياط واجب اگر يك نفر عالمِ عادل گواهى دهد بايد احتياط را رعايت كرد و چنانچه دو مرد عالمِ عادل يا بيشتر، به واجد شرايط تقليد بودن كسى شهادت دهند لازم نيست انسان تحقيق كند كه آيا دو مردِ عالمِ عادلِ ديگر بر خلاف گفتۀ آنها شهادت مى‌دهند يا خير.

مكارم: اين كه دو نفر عادل از اهل علم به او خبر دهند، به شرط اين كه دو نفر عالم ديگر بر خلاف گفتۀ آنها شهادت ندهند.

سوم: آن كه عدّه‌اى از اهل علم كه مى‌توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، و از گفتۀ آنان اطمينان پيدا مى‌شود مجتهد بودن يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند.[۱]

سيستانى: آن كه انسان از راههاى عقلائى به اجتهاد يا اعلميّت فردى اطمينان پيدا كند.[۲]

بهجت: بلكه از هر راهى كه انسان اطمينان به اعلم بودن كسى پيدا كند بنا بر أظهر مى‌تواند به همان اكتفاء نمايد.

مكارم: اين كه آن چنان در ميان اهل علم و محافل علمى مشهور باشد كه انسان يقين پيدا كند او اعلم است.

فاضل: اجتهاد و اعلم بودنِ شخصى به حدّى شايع باشد كه از آن شيوع و شهرت، براى انسان علم يا اطمينان حاصل شود.

زنجانى: آن كه از راهى براى انسان اطمينان حاصل شود يا براى نوع مردم در اين شرايط اطمينان حاصل شود، مثلًا عده‌اى از اهل علم كه مى‌توانند مجتهد و اعلم و واجد شرايط را تشخيص دهند، واجد شرايط بودن كسى را تصديق كنند و از گفته آنان براى شخص انسان يا نوع مردم اطمينان پيدا شود.[۳]

اگر شناخت اعلم مشکل باشد

اگر شناختن اعلم مشكل باشد به احتياط واجب بايد از كسى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد، بلكه اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است و بداند ديگرى از او اعلم نيست، به احتياط واجب بايد از او تقليد نمايد و اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند بايد از يكى از آنان تقليد كند.[۴]

خوئى: اگر اختلاف بين مجتهدين و لو اجمالًا معلوم و شناختن اعلم مشكل باشد لازم است احتياط كند، و در صورتى كه احتياط ممكن نباشد، بايد از كسى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد.

فاضل: اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است و احتمال اعلم بودن ديگرى را ندهد بايد از همان شخص تقليد نمايد و همين طور اگر علم داشته باشد كه مثلًا دو نفر يا مساوى در علم هستند و يا يكى از آنها بطور معيّن، احتمالًا اعلم است و احتمال اعلميّت ديگرى را ندهد بايد از آن شخص معيّن تقليد نمايد.[۵]

اراكى: از هر يك مى‌تواند تقليد كند، هر چند أولى و أحوط آن است كه پرهيزكارتر را انتخاب كند.

گلپايگانى، صافى: اگر شناختن اعلم مشكل باشد، مى‌تواند از كسى تقليد كند كه يقين به اعلم بودن ديگران از او نداشته باشد يا مخالفت فتواى او با فتواى اعلم معلوم نباشد. و اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند، بايد از يكى از آنان تقليد كند. ولى چنانچه يكى از آنان پرهيزكارتر باشد بهتر آن است كه از او تقليد كند.

تبريزى: اگر اختلاف بين مجتهدين و لو اجمالًا معلوم و شناختن اعلم مشكل باشد، چنانچه احتمال مى‌دهد يكى از آنان اعلم از ديگران باشد لازم است از او تقليد نمايد و در صورت احتمال اعلميّت در هر كدام كافى است از يكى از آنها تقليد كند و گمان به اعلميّت معتبر نيست و هم چنين اگر مجتهدين در اعلميت مساوى باشند مى‌تواند از يكى از آنها تقليد كند.

مكارم: هر گاه شناختن اعلم بطور قطع ممكن نشود، احتياط آن است از كسى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد، و در صورت شكّ ميان چند مجتهد و عدم ترجيح آنها از هر كدام بخواهد مى‌تواند تقليد كند.

بهجت: اگر شناختن اعلم مشكل باشد و انسان گمان به اعلم بودن كسى دارد، در صورتى كه گمانش به حدّ اطمينان برسد بايد از او تقليد كند. بلكه اگر اطمينان براى او حاصل نشد بعيد نيست ترجيح كسى كه فقط به اعلم بودن او گمان دارد يا احتمال مى‌دهد، ولى بهتر اين است كه در اين صورت به قول كسى عمل كند كه موافق احتياط باشد. امّا اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است و بداند ديگرى از او اعلم نيست، بايد از او تقليد نمايد. و اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند بايد از يكى از آنان تقليد كند.

زنجانى: اگر انسان اختلاف بين مجتهدين را در مسائل مورد ابتلا احتمال دهد و يقين داشته باشد كه يكى از مجتهدين از ديگران اعلم است و او را نتواند تشخيص دهد، بايد در صورت امكان، احتياط نمايد و اگر احتياط ممكن نيست، از كسى كه به اعلم بودن وى گمان داشته باشد تقليد كند و اگر گمان نداشته باشد، از هر كسى كه احتمال اعلم بودن او را بدهد مى‌تواند تقليد كند. و اگر يقين نداشته باشد كه يكى از مجتهدين از ديگران اعلم است بايد از كسى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد و احتياط كردن لازم نيست، بلكه اگر احتمال اعلم بودن يكى را بدهد و بداند ديگرى از او اعلم نيست، بايد از او تقليد نمايد، هر چند گمان داشته باشد كه با هم مساويند و اگر هيچ يك از افراد در احتمال اعلم بودن بر ديگرى ترجيح نداشته باشد، از يكى از آنها تقليد مى‌نمايد.[۶]

برای آگاهی بیشتر پاسخ زیر را مطالعه فرمایید:

نمایه: تقلید ابتدایی از میت: بقاء بر میت در تقلید، پاسخ شماره ۴۲٫

[۱] . توضیح المسائل (محشی – امام خمینی)، ج ۱، ص ۱۵، مسأله ۳٫

[۲] . همان، ذیل مسأله ۳٫

[۳] . همان، ص ۱۶، ذیل مسأله ۳٫

[۴] . همان، مسأله ۴٫

[۵] . همان.

[۶] . همان، ص ۱۷، ذیل مسأله ۴٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *