سؤال ۲۳۴: لطفا زمان وفات و محل دفن حضرت یوسف علیه السلام را بیان کنید؟
پاسخ ۲۳۴: حضرت یوسف فرزند حضرت یعقوب علیهم السلام، از پیامبران بنی اسرائیل،[۱] و نام مادرش راحیل بوده است.[۲] او ۱۱ برادر داشت[۳] و از میان آنها تنها بنیامین، برادر او از یک پدر و مادر بود.[۴] یوسف از همه برادران جز بنیامین کوچکتر بود.[۵] حضرت یوسف نوه اسحاق، فرزند دوم ابراهیم (علیهم السلام) بود.[۶]
زمان وفات و محل دفن حضرت یوسف علیه السلام
حضرت یوسف، مدت ۱۲۰ سال زندگی کرد. هنگامی که لحظه وفات حضرت یوسف رسید، خدا به او وحی کرد که نور و حکمت را که در دست داشت به ببرز بن لاوی بن یعقوب بسپارد. آنگاه یوسف، ببرز بن لاوی را با آل یعقوب که در آن روز ۸۰ مرد بودند احضار کرد و به آنها گفت به زودی گروهی بر شما غالب میشوند و شما را دچار عذاب بدی میکنند. تا اینکه خدا شما را بهوسیله یکی از فرزندان لاوی که نامش موسی است، کمک خواهد کرد.[۷]
هنگامى كه يوسف عليه السّلام وفات يافت، بنى اسرائيل و مردم نواحى مصر در محلّ دفن او با هم به منازعه پرداختند و هر يك از كسان خواستار دفن او در محلّه خود بود تا قبر يوسف بر ايشان موجب افتخار و بركت باشد، عاقبة الامر راى طرفين بر اين قرار گرفت كه جسد او را در تابوت مرمرينى قرار دهند و آن را سنگين ساخته و در عمق آبهاى ناحيهاى از رود نيل فرو فرستند تا آب رود نيل كه در نهرها و رودهاى كوچكتر انشعاب يافته و روان مىشود همۀ طوائف از مصريان و بنى اسرائيل جملگى از آن بهرهمند گردند و آن آب كه از تابوت گذشته و متبرّك مىشود جهت طهارت و نوشيدن همگان مورد استفاده قرار گيرد و بركتش يكسان بجميع ايشان رسد.)
مدتی ماه (بر اثر ابرهای متراکم) بر بنی اسرائیل طلوع نکرد (هرگاه میخواستند از مصر به طرف شام بروند احتیاج به نور ماه داشتند و گرنه راه را گم میکردند) به حضرت موسی علیهالسلام وحی شد که استخوانهای یوسف را از قبر بیرون آورد (تا وصیت او انجام گیرد) در این صورت، ماه را بر شما طالع خواهم کرد.
امام صادق عليه السّلام فرمود: همانا خداوند تبارك و تعالى به موسى بن عمران عليه السّلام وحى فرمود كه استخوانهاى يوسف عليه السّلام را از مصر بيرون برد و وعده فرموده بود تا زمانى كه آن را بيرون نبرده ماه طلوع نكند.
پس چون بيرون آوردن استخوانهاى حضرت يوسف بتأخير افتاد دميدن ماه نيز كه معلّق بآن بود به تأخير افتاد و حضرت موسى عليه السّلام در پى يافتن كسى كه محلّ تابوت را بداند به پرسوجو پرداخت.
به حضرت موسی علیه السلام گفتند: در اينجا پيرزالى هست كه محلّ آن را ميداند، پس آن حضرت كسى را بدنبال او فرستاد، و پيرزال زمين گير و گورى را آوردند، حضرت موسى فرمود: آيا تو ميدانى قبر يوسف عليه السّلام كجاست؟
پير زن گفت: بلى، فرمود: آنجا را به من نشان ده، گفت: اين كار را نميكنم مگر اينكه چند چيز را بدرخواستت از خداوند بمن بدهى:
يكى اينكه پايم سالم و روان شود، ديگر اينكه بينائيم را بمن بازگردانى، و نيز جوانيم را بمن باز پس دهى، و نيز مرا در بهشت همراه خود گردانى كه با تو باشم.
پس اين خواستههاى پيرزن بر حضرت موسى بزرگ و سنگين نمود، و خداوند عزّ و جلّ باو وحى فرمود كه تو اين همه را از جانب من ميدهى پس دريغ ندار و آنچه ميخواهد به او بده، و حضرت موسى آنچنان كرد.
پس از آن پيرزن او را به محلّ قبر يوسف عليه السّلام راهنمائى كرد و آن حضرت جسد يوسف را كه در صندوقى مرمرين بود از كناره رود نيل بيرون كشيد و چون آن را بيرون آورد ماه نيز بر دميد و موسى عليه السّلام تابوت را جهت دفن بسوى شام برد، و بهمين جهت است كه اهل كتاب مردگان خود را بسرزمين شام مىبرند. و او همان يوسف فرزند يعقوب عليهما السّلام است و خداوند عزّ و جلّ در قرآن يوسف ديگرى غير از او ياد نكرده است.[۸]
جنازه یوسف علیهالسلام را (بنابر مشهور) کنار قبر پدران خود دفن کردند. اینک در شش فرسخی بیتالمقدس ، مکانی به نام قدس خلیل معروف است که قبر یوسف علیهالسلام در آنجا است.
[۱] . خرمشاهی، دانشنامه قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۲۳۷۹.
[۲] . قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۳۹.
[۳] . کلینی، أصول الکافی، ۱۳۶۹ ش، ج۲، ص۵۱.
[۴] . مفضل بن عمر، توحید مفضل، ۱۳۷۹ش، ص۱۹.
[۵] . جزایری، داستان پیامبران، ۱۳۸۰ش، ص۲۹۴.
[۶] . خرمشاهی، دانشنامه قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۲۳۷۹.
[۷] . مسعودی، إثبات الوصیة، ۱۳۶۲ش، ص۷۴.
[۸] . من لا یحضره الفقیه (ترجمه)، ج ۱، ص ۲۸۲-۲۸۳، در اخبار نادر؛ مسعودی، إثبات الوصیة، ۱۳۶۲ش، ص۷۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۱، ص۴۷۸.