سؤال ۹۹: حکم دست زدن به نام خدا، امامان و کلمه اسرائیل بدون وضو چیست؟ آیا پا گذاشتن عمدی بر روی این کلمه که گاهی روی خیابان می نویسند (مرگ بر اسرائیل) حرام نیست؟ اگر کلمه ای در عرف یک جامعه به معنایی غیر از خدا باشد، ولی در جامعه دیگر به معنای خدا باشد تکلیف چیست؟
کسی که اسمش حبیب الله است، آیا باید با وضو دست به اسم خود بکشد و احترام مخصوص اسمای متبرکه را دارد؟
همچنین یکی از چیزهایی که بر جنب حرام است دست زدن به قرآن است لطفا در این مورد هم بیشتر توضیح دهید؟ با تشکر
پاسخ ۹۹: برای کسی که وضو ندارد، حرام است اسم خداوند متعال را به هر زبانى که نوشته شده باشد مسّ نمايد. همچنین است بنا بر احتياط واجب مسّ اسم مبارك پيغمبر (ص) و امام (ع) و حضرت زهرا (س)[۱]. در بارۀ اسم هایی؛ مانند حبیب الله، عبد الله و دیگر اسامی که نام خداوند در آن وجود دارد دست زدن به لفظ جلاله «الله»، بدون وضو اشکال دارد اگر چه جزئى از يك اسم مركب باشد.[۲]
نکته: نوشتن اسم جلاله «اللّه» به صورت «ا…» که مرسوم شده است، حکم لفظ جلاله را ندارد، و مس آن بدون وضو، جايز است.[۳]
اما کلمه إسرائيل در زبان عبری به معنای کسی است که تحت نظر و توقیف و تدبیر و اسارت خداوند باشد و این معنا نزدیک به معنای “عبدالله”در زبان عربی است.[۴] در آثار اسلامی، غالباً برای اسرائیل این معانی را ذکر کردهاند: «کسی که همراه خدا میجنگد»، « برگزیده خدا »، « بنده خدا ».[۵] از جمله دیگر معانی میتوان به «کسی که بر خدا مظفر گشت»، « سرباز خدا»، « محارب خدا» و « خداوند قوی است» اشاره کرد.
به هر حال کلمه اسرائیل[۶] لقب یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم است؛ احترام این اسم در شرایط عادی و به لحاظ خود لفظ لازم است، ولی از آن جا که الآن این اسم پرچم مبارزه با اسلام و علامت دشمنی با مسمانان است. بنابراین برای کوبیدن پرچم دشمنان دین و اعتراض به آنان، دست زدن و پا گذاشتن عمدی بر روی آن با این نیت اشکالی ندارد.[۷]
در این مورد که اگر کلمه ای در عرف یک جامعه به معنایی غیر از خدا باشد، ولی در جامعه دیگر به معنای خدا باشد منظور از عرف، عرف عقلا است. زیرا گفته شده است که کلمه خدا به هر زبان که نوشته شده باشد بایستی با وضو لمس شود. اما بعنوان مثال اگر کلمه گاد که در انگلیسی (God) به معنای خداوند است در جامعه ای دیگر یک اسم عادی و به معنایی غیر از خداوند باشد، اگر از نظر عرف آن جامعه لمس آن بی احترامی محسوب نشود می توان بدون وضو آن را لمس کرد. ولی اگر همان کلمه یعنی (God) باشد ولو اینکه به زبان دیگر باشد، لمس آن بدون وضو حرام است.
پنج چيز بر جنب حرام است:
اول: رساندن جايى از بدن به خطّ قرآن يا به اسم خدا، و اسامى مباركۀ پيامبران و امامان عليهم السلام به احتياط واجب حكم اسم خدا را دارد.
دوم: رفتن در مسجد الحرام (و مسجد پيغمبر صلى اللّٰه عليه و آله و سلم، اگر چه از يك در، داخل و از در ديگر خارج شود.)
سوم: توقّف در مساجد ديگر، ولى اگر از يك در داخل و از در ديگر خارج شود يا براى برداشتن چيزى برود مانعى ندارد. و احتياط واجب آن است كه در حرم امامان عليهم السلام هم توقف نكند.
چهارم: گذاشتن چيزى در مسجد.
پنجم: خواندن سورهاى كه سجدۀ واجب دارد و آن چهار سوره است:
- سورۀ سى و دوم قرآن الم تنزيل ۲٫ سورۀ چهل و يكم حم سجده ۳٫ سورۀ پنجاه و سوّم و النجم. ۴٫ سوره نود و ششم اقرأ و اگر يك حرف از اين چهار سوره را هم بخواند حرام است.
برای آگاهی بیشتر پاسخ زیر را مطالعه فرمایید:
نمایه: لمس خطوط قرآن و اسماء متبرکه بدون وضو، پاسخ شماره ۳۱٫
[۱] . توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج۱، ص ۱۸۷، مسأله ۳۱۹؛ اقتباس از پاسخ شماره ۳۱، نمایه: لمس خطوط قرآن و اسماء متبرکه بدون وضو.
[۲] . أجوبة الاستفتاءات (بالفارسية)، ص ۲۹، س ۱۵۲: مسّ اسم هايى از قبيل عبد اللّه و حبيب اللَّه بدون وضو چه حكمى دارد؟ ج: مسّ لفظ جلاله بدون وضو جايز نيست، اگر چه جزئى از يك اسم مركب باشد.
[۳] . أجوبة الاستفتاءات (بالفارسية)، ص ۲۸، مسأله ۱۴۸٫
[۴] التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱، ص ۸۴،” أنّ معنى هذه الكلمة في اللغة العبريّة يطابق ما قلنا في مادّة أسر من العربيّة، فمعنى إسرائيل: من يكون تحت النظر و التوقيف و التدبير و الأسر من اللّه تعالى، و هذا المعنى قريب من كلمة عبد اللّه.
[۵] . محمد بن جریر طبری، ج۱، ص۱۹۷، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲؛ محمد بن جریر طبری، ج۱، ص۳۴۷، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۱۸۰، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت (بی تا)؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۲۰۶، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛ محمود بن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۱۳۰، بیروت (بی تا)؛ عبدالله بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ج۱، ص۱۴۶ـ۱۴۷، المعروف بتفسیر البیضاوی، مصر ۱۳۳۰، چاپ افست بیروت (بی تا)؛ الموسوعة الفلسطینیة، دمشق ۱۹۸۴، ج۱، ص۲۳۸.
[۶] نک: علی محمودی ، بني اسرائيل.
[۷] . استفتای شفاهی از دفتر مقام معظم رهبری (دامت برکاته).