سؤال ۱۰۴: لطفا در مورد نجاست کفار و پاک بودن اهل کتاب توضیح دهید؟ برای اینجانب دقیقا معلوم نیست که منظور از کافر که می گویند نجس است چه کسانی هستند؟ همچنین برخی فرقه ها مانند علی اللهی، اسماعیلیه و یا صابئه آیا محکوم به طهارت هستند؟
پاسخ ۱۰۴: كافر يعنى كسى كه منكر خدا است، يا براى خدا شريك قرار مىدهد، يا پيغمبرى حضرت خاتم الانبياء محمّد بن عبد اللّٰه صلى اللّٰه عليه و آله و سلم را قبول ندارد، نجس است، و هم چنين است اگر در يكى از اينها شك داشته باشد. و نيز كسى كه ضرورى دين يعنى چيزى را كه مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دين اسلام مىدانند منكر شود چنانچه بداند آن چيز ضرورى دين است و انكار آن چيز برگردد به انكار خدا يا توحيد يا نبوّت، نجس مىباشد و اگر نداند احتياطاً بايد از او اجتناب كرد، گرچه لازم نيست.[۱]
نظر دیگر مراجع عظام تقلید به این شرح است:
اراكى: و نيز بنا بر احتياط واجب از كسى كه ضرورى دين يعنى چيزى را كه مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دين اسلام مىدانند منكر شود بايد اجتناب كرد.
گلپايگانى، صافى: و نيز كسى كه يكى از ضروريّات دين مبين اسلام را منكر شود، چنانچه بداند آن چيز ضرورى دين است، نجس مىباشد، و اگر نداند احتياطاً بايد از او اجتناب كرد (صافى: و نيز كافر كتابى بنا بر قول مشهور نجس است و احتياط واجب رعايت اين قول است).
زنجانى: و انكار چه به قلب باشد و چه به زبان، سبب كفر مىگردد و هم چنين غُلاة (يعنى كسانى كه يكى از معصومين عليهم السلام را خدا خوانده يا بگويد خدا در او حلول كرده است) و خوارج و نواصب (يعنى كسانى كه اظهار دشمنى با معصومين عليهم السلام كنند) نجساند و لكن نجاست اهل كتاب يعنى يهوديان و مسيحيان و زردشتيان بنا بر احتياط است. و كسى كه يكى از ضروريات دين مانند نماز و روزه را كه تمام مسلمانان آنها را جزء دين اسلام مىدانند انكار كند، چنانچه انكارش عرفاً ظهور در انكار رسالت حضرت پيامبر صلى اللّٰه عليه و آله داشته باشد نجس مىشود، بلكه اگر ظهور در انكار رسالت هم نداشته باشد، بنا بر احتياط واجب بايد از وى اجتناب كرد.
نورى: و اگر ضرورى دين بودن آن را نداند، به طورى كه انكار آن به انكار خدا يا توحيد يا نبوّت برنگردد، بهتر آن است كه از او اجتناب كنند. كفارى كه مانند يهود و نصارى اهل كتاب مىباشند، ذاتاً پاك مىباشند و تا هنگامى كه علم به ملاقات بدن آنها با يكى از نجاسات كه ذكر شد و مىشود حاصل نشده است، اجتناب لازم نيست.
خوئى: كافر يعنى كسى كه: منكر خدا يا معاد است، يا براى خدا شريك قرار مىدهد. و هم چنين غلا (يعنى آنهايى كه يكى از ائمّه عليهم السلام را خدا خوانده يا بگويند خدا در او حلول كرده است) و خوارج و نواصب (يعنى آنهايى كه به ائمّه عليهم السلام اظهار دشمنى مىنمايند) نجسند. و هم چنين است كسى كه نبوّت يا يكى از ضروريات دين يعنى چيزى را كه مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دين اسلام مىدانند چنانچه بداند آن چيز ضرورى دين است منكر شود. و امّا اهل كتاب (يعنى يهود و نصارىٰ) كه پيغمبرى حضرت خاتم الانبياء محمد ابن عبد اللّٰه صلى اللّٰه عليه و آله و سلم را قبول ندارند نيز بنا بر مشهور نجس مىباشند و اين قول، موافق احتياط است پس اجتناب از آنها نيز لازم است.
فاضل: يعنى افرادى كه خدايى غير از خداى يگانه را بپرستند، (بتپرست) يا براى خدا شريك قائل باشند و دو يا چند خدا را بپرستند، نجس مىباشد ولى كسانى كه وحدت خداى سبحان را قبول دارند و يكى از پيامبران الهى را قبول داشته باشند (يهوديان، مسيحيان، زرتشتيان و صابئيان) پاك مىباشند. و اهل كتاب اگر به واسطه تحريف در دين خود مشرك شده باشند حكم ساير مشركين را دارند و نجس مىباشند و هم چنين كسانى كه بىدين بوده و هيچ خدايى را قبول ندارند نجس مىباشند. ناصبىها نيز كه دشمن ائمه اطهار عليهم السلام هستند نجس مىباشند. خوارج و نيز مسلمانانى كه مشرك شده باشند و حضرت على عليه السلام را خدا بدانند يا يكى از ضروريات دين را انكار كنند به نحوى كه به انكار خدا و رسول خدا برگردد نجس مىباشند.
بهجت: كسى كه منكر خدا، يا براى خدا شريك قائل است يا پيامبرى حضرت خاتم الأنبياء محمد بن عبد اللّٰه صلى اللّٰه عليه و آله و سلم را قبول ندارد و همين طور كسى كه ايمان به خدا و پيامبر صلى اللّٰه عليه و آله و سلم نداشته باشد، كافر و نجس مىباشد. هم چنين كسى كه يكى از ضروريّات دين اسلام مثل نماز يا روزه را با علم به اين كه ضرورى دين است انكار نمايد، نجس مىباشد و اگر از روى تقصير نداند و انكار نمايد، احتياطاً بايد از او اجتناب كرد.
مكارم: كافر يعنى كسى كه خدا يا پيامبر اسلام صلى اللّٰه عليه و آله و سلم را قبول ندارد يا براى خدا شريكى قرار مىدهد بنا بر احتياط نجس است، هر چند به يكى از اديان آسمانى، مانند آئين يهود و نصارىٰ ايمان داشته باشد. كسى كه ضرورى دين اسلام يعنى چيزى را كه همۀ مسلمانان جزء دين مىدانند (مانند معاد روز قيامت و واجب بودن نماز و روزه و امثال آن) را منكر شود، چنانچه ضرورى بودن آن را بداند، كافر است و اگر در ضرورى بودن آن شكّ دارد كافر نيست ولى احتياط مستحبّ آن است كه از او اجتناب شود.
تبريزى: كافر يعنى كسى كه منكر خدا يا نبوّت است و يا معترف به آن نيست و يا براى خدا شريك قرار مىدهد، و هم چنين غلاة (يعنى آنهايى كه يكى از ائمه عليهم السلام را خدا خوانده يا بگويند خدا در او حلول كرده است) و خوارج و نواصب (يعنى: آنهايى كه با ائمۀ اطهار عليهم السلام دشمنى مىنمايند) نجسند و امّا اهل كتاب (يعنى يهود و نصارىٰ و مجوس) كه پيغمبرى حضرت خاتم الانبياء محمد بن عبد اللّٰه صلى اللّٰه عليه و آله و سلم را قبول ندارند، نيز بنا بر مشهور نجس مىباشند و اين قول موافق احتياط است و لكن بنا بر اظهر اين طوايف پاكند. و نيز كسى كه ضرورى دين يعنى چيزى را كه مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دين اسلام مىدانند منكر شود، چنانچه بداند آن چيز ضرورى دين است نجس مىباشد.
سيستانى: كسى كه معترف به خدا يا به يگانگى او نباشد و هم چنين غُلاة (يعنى آنهايى كه يكى از ائمه عليهم السلام را خدا خوانده يا بگويند خدا در او حلول كرده است) و خوارج و نواصب (يعنى آنهايى كه به ائمه عليهم السلام اظهار دشمنى مىنمايند) نجسند، و هم چنين است كسى كه نبوت يا يكى از ضروريات دين مانند نماز و روزه را منكر شود اگر به نحوى باشد كه مستلزم تكذيب پيامبر صلى اللّٰه عليه و آله و سلم باشد هر چند فى الجمله. و امّا اهل كتاب (يعنى يهود و نصارىٰ و مجوس) محكوم به طهارتند.[۲]
اهل کتاب
مقصود از اهل كتاب هر كسى است كه اعتقاد به يكى از اديان الهى داشته و خود را از پيروان پيامبرى از پيامبران الهى «على نبينا و آله و عليهم السلام» بداند و يكى از كتابهاى الهى را كه بر انبياء عليهم السلام نازل شده، داشته باشند مانند يهود، نصارى، زرتشتىها و هم چنين صابئين كه بر اساس تحقيقات ما از اهل كتاب هستند و حكم آنها را دارند. معاشرت با پيروان اين اديان با رعايت ضوابط و اخلاق اسلامى اشكال ندارد.[۳] این گروه محکوم به طهارت هستند.[۴]
فرقه علی اللهی
اگر اعتقاد داشته باشند كه امير المؤمنين على بن ابى طالب «عليه السلام» خدا است «تعالى اللّٰه عن ذلك علواً كبيراً»، حكم آنها مانند غير مسلمانهايى است كه اهل كتاب نباشند، يعنى كافر و نجس مىباشند.[۵]
فرقه اسماعیلیه
مجرد عدم اعتقاد آنان به شش امام ديگر از ائمه معصومين عليهم السلام و يا عدم اعتقادشان به واجبات دينى و احكام شرعى تا زمانى كه به انكار اصل دين يا نبوت خاتم الانبياء «عليه و آله الصلاة و السلام» منجر نشود، موجب كفر و نجاست نمىشود، مگر اين كه از آنها دشنام و اهانت به يكى از امامان معصوم «عليهم السلام» صادر شود.[۶]
کفار بودایی
تا يقين به تماس اشياء مورد استفاده شما با دست و بدن مرطوب كافر غير كتابى حاصل نشده، حكم به نجاست نمىشود. در صورت يقين به نجاست هم آب كشيدن در و ديوار منازل و هتلها و اثاثيه و لوازم موجود در آن واجب نيست. آن چه واجب است تطهير اشياء نجسى است كه براى خوردن و آشاميدن و نماز خواندن مورد استفاده قرار مىگيرند.[۷]
گروه صابئه
گروهی هستند که ادعاى پيروى از پيامبر خدا حضرت يحيى «عليه السلام» را دارند و مىگويند كتاب او نزد ما موجود است. نزد علماى اديان ثابت شده كه آنها همان صابئون هستند كه در قرآن آمده است. این گروه مذكور در حكم اهل كتاب هستند.[۸]
دلیل نجاست کفار و طهارت اهل کتاب
ریشه نجاست کفار آیه ۲۸ سورۀ توبه است که به نجاست مشرکان تصریح می نماید و آن را دلیل جلوگیری از ورودشان به محوطۀ مسجد الحرام دانسته است.
آیه: يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نجََسٌ فَلَا يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيم.
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! مشركان ناپاكند؛ پس نبايد بعد از امسال، نزديك مسجد الحرام شوند! و اگر از فقر مىترسيد، خداوند هر گاه بخواهد، شما را به كرمش بىنياز مىسازد؛ (و از راه ديگر جبران مىكند؛) خداوند دانا و حكيم است.
از روایات و تفاسیری که در مورد این آیه وارد شده است، برداشتهای مختلفی شده که یکی از آنها، نجاست تمام کفار و از جمله اهل کتاب است که مرحوم آیت الله گلپایگانی از طرفداران این نظریه بوده و در کتاب خود (نهایه الافکار فی نجاسه الکفار) به بیان نظریة خودشان پرداخته اند. چنان که مرحوم امام خمینی نیز معتقد به نجاست اهل کتاب بوده اند.[۹]
نظریۀ دیگر، پاک بودن اهل کتاب و نجاست سایر کفار می باشد که این نظریه نیز طرفداران بسیاری دارد[۱۰]. روایتی از امام رضا (ع) نیز می تواند تأیید کننده این نظریه باشد[۱۱].
نظریۀ سومی وجود دارد که برخی فقهای معاصر طرفدار آن بوده بدین بیان که تمام انسانها را پاک دانسته، نجاست آنها را بدین دلیل می دانند که آنها از نجاساتی همانند گوشت خوک و شراب استفاده نموده و به دلیل تماس با آن نجاسات، نجس می شوند و بر این اساس اگر اطمینان یابیم که آنها بعد از تماس با این نجاسات، اقدام به شستشو و پاکیزه نمودن خود نموده اند، دیگر نمی توان خود آنها را نجس دانست[۱۲] .
برخی دانشمندان، دلیل حکم اسلام به نجاست کفار را امری سیاسی دانسته تا این که در حد امکان، مانع معاشرت مسلمانان با آنها شده و از نفوذ افکار مخرب آنها در بین افرادی از مسلمانان که توانایی های علمی کمتری در بحث با آنان دارند، جلوگیری به عمل آورد .
برای آگاهی بیشتر به پاسخ های زیر مراجعه فرمایید:
نمایه: حکم معاشرت و ازدواج با بهائی ها، پاسخ شماره ۷۷٫
نمایه: تجارت با غیر مسلمانان: خرید و فروش کالاهای صهیونیستی، پاسخ شماره ۶۹٫
نمایه: حکم ازدواج موقت با اهل سنت بدون اذن پدر، پاسخ شماره ۸۴٫
[۱] . توضيح المسائل (محشى – امام خمينى)، ج۱، ص: ۷۶، مسأله ۱۰۶٫
[۲] . همان، ص: ۷۸، ذیل مسأله ۱۰۶٫
[۳] . همان، ص ۱۴۸، مسأله ۳۱۶٫
[۴] . همان، مسأله ۳۱۴-۳۱۵٫
[۵] . همان، ص ۱۴۹، مسأله مسأله ۳۱۷٫
[۶] . همان، مسأله ۳۲۰٫
[۷] . همان، مسأله ۳۲۱٫
[۸] . همان، مسأله ۳۲۲٫
[۹] . همان، ص۷۶٫
[۱۰] – به عنوان نمونه :حضرت آیت الله خامنه ای، اجوبة لاستفتائات، ص۶۷؛ و آیات عظام نوری همدانی، فاضل (ره)، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۷۶ و ۷۷؛ ر . ک صدر ، محمد باقر ، بحوث فی شرح العروه الوثقی ، ج ۳ ، صص ۲۸۳-۲۸۴ ، مطبعه الآداب ، نجف اشرف ، ۱۳۹۱ ه – ق .
[۱۱] – وسائل الشیعه ، ج ۳ ، ص ۴۲۲ ، روایت ۴۰۵۰ .
[۱۲] – ابراهیم جناتی و صانعی طرفدار این نظریه می باشند .