post

میرزا: انتقال سیادت از طریق مادر

سؤال ۵۵: سیادت از حضرت زهرا (س) به ائمه(ع) رسیده است و ایشان نیز زن هستند پس چرا سیادت از زنان منتقل نمی شود؟

پاسخ ۵۵: كسى در اين ترديد ندارد كه همۀ فرزندان حضرت فاطمه زهرا (س)، فرزندان پيامبر اسلام (ص) هستند، ولی باید توجه داشت که بین عنوان فرزند رسول خدا بودن و عنوان سید و هاشمی بودن فرق است، هر كس كه نسبتش به فاطمۀ زهرا سلام الله عليها مى‏رسد، از نسل پيامبر اسلام (ص) است ولی جزو سادات نیست؛ زیرا سید و هاشمی بودن عنوانی است که بر کسی که فقط از طریق پدر به هاشم منتسب باشد، صدق می کند.[۱] براى روشنتر شدن اين مسأله به چند روايت اشاره مى‏كنيم:

  1. حضرت امام موسى بن جعفر (ع) فرمود: روزى به مجلس هارون الرشيد رفتم. هارون از من سؤالهايى كرد. يكى از آن سؤالها اين بود كه شما چطور خودتان را فرزند پيامبر (ص) و از نسل او مى‏دانيد در صورتى كه پيامبر فرزند پسر نداشت و نسل انسان با فرزند پسر مى‏ماند نه دختر؟ در جواب او گفتم: خداوند در قرآن مى‏گويد: « ما به ابراهيم، اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را هدايت كرديم و نوح را از پيش هدايت كرده بوديم و از نژاد او داود، سليمان، ايوب، يوسف، موسى و هارون را. ما نيكوكاران را چنين پاداش مى‏دهيم و نيز زكريا، يحيى، عيسى و الياس را كه همگى از صالحان هستند[۲]

به هارون گفتم: اى هارون پدر عيسى كيست؟ گفت: عيسى پدر ندارد. گفتم: پس چطور از نسل حضرت ابراهيم به حساب آمده است؟ پس بدان خداوند عيسى را از طريق مادر به نسل حضرت ابراهيم ملحق ساخته است. ما هم از طريق مادرمان از نسل و ذريّۀ پيامبر اسلام محسوب مى‏شويم[۳].

  1. در تفسير عياشى آمده است: روزى حجاج كسى را دنبال يحيى بن معمّر فرستاد. يحيى نزد حجاج حاضر شد. حجّاج گفت: شنيده‏ام تو گمان مى‏كنى كه حسن و حسين(ع) پسران پيامبر هستند و اين را از قرآن مى‏گويى در صورتى كه من قرآن را از اول تا آخر خوانده‏ام ولى اين مطلب را در آن نديده‏ام. يحيى گفت: شما سوره انعام را نمى‏خوانى؟ در سوره انعام آمده است: « ما به ابراهيم، اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را هدايت كرديم و نوح را از پيش هدايت كرده بوديم و از نژاد او داود، سليمان، ايوب، يوسف، موسى و هارون را. ما نيكوكاران را چنين پاداش مى‏دهيم و نيز زكريا، يحيى، عيسى و الياس را كه همگى از صالحان » مگر عيسى در اين آيه از نسل و ذريّۀ ابراهيم(ع) شمرده نشده است؟ حجاج گفت: درست مى‏گويى. اين آيه را خوانده‏ام[۴].
  2. ابو جارود مى‏گويد: امام باقر (ع) فرمود: اى اباجارود اينها دربارۀ حسن و حسين(ع) به شما چه مى‏گويند؟ گفتم: به ما مى‏گويند: حسن و حسين (ع) فرزندان پيامبر(ص) نيستند. امام فرمود: شما چگونه براى آنان دليل مى‏آوريد؟ گفتم: ما با آيۀ “و من ذريته داود و سليمان” استدلال مى‏كنيم. امام فرمود: آنان در جواب شما چه مى‏گويند؟ گفتم: آنان مى‏گويند: پسر دختر، فرزند ناميده مى‏شود ولى اين فرزند صلبى نيست. امام فرمود: شما به آنان چه مى‏گوييد؟ گفتم: ما آيۀ “ندع ابنائنا و ابنائكم”[۵] را براى آنان مى‏خوانيم كه پيامبر(ص) به حسن و حسين، پسر اطلاق كرده است. امام فرمود: آنان چه مى‏گويند؟ گفتم: آنان مى‏گويند: در زبان عربى و در ميان مردم عرب، به پسران ديگران، «پسرم» اطلاق مى‏كنند. (پسر، پسر توست ولى شخص ديگرى به اين پسر تو مى‏گويد: «پسرم فلان چيز را بياور») امام فرمود: اى ابا جارود از كتاب خدا برايت آيه‏اى مى‏گويم. خداوند مى‏گويد: “حرّمت عليكم امهاتكم و بناتكم[۶]” تو از آنان بپرس آيا پيامبر مى‏تواند دختران حسن و حسين (ع) را بگيرد؟ اگر گفتند: مى‏تواند، دروغ مى‏گويند و اگر بگويند نمى‏تواند دختران حسن و حسين (ع) را بگيرد، در اين صورت ثابت مى‏شود كه حسن و حسين (ع) فرزندان صلبى پيامبر (ص) هستند[۷].

بنابراين زنى كه از نسل پيامبر(ص) است، همۀ فرزندان او از نسل پيامبر(ص) هستند گرچه شوهرش سيّد نباشد، اما احکام و آثار فقهی که برای سیادت بیان شده است مختص به کسانی است که از طرف پدر انتساب داشته باشند.

مراجع عظام تقلید (حفظهم الله) در پاسخ به سؤالی در این زمینه فرموده اند :”گرچه منتسبين به پيامبر اكرم «صلى الله عليه و آله» از طرف مادر هم از اولاد رسول اكرم «صلى الله عليه و آله» محسوب مى‏شوند، ولى ملاك ترتب آثار و احكام شرعى سيادت، انتساب از طرف پدر است.”[۸]

گفتنی است که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) همانگونه که به پیامبر از طریق حضرت فاطمه منتسب هستند همچنین از طریق پدر یعنی حضرت علی (ع) به هاشم منتسب هستند.

لازم به ذکر است که به کسانی که تنها مادرشان از سلسله جلیله سادات هستند، میرزا گفته می شود. و به دختران یک فرد سید، سیده، علویه، بیبی، بیگم، سادات یا شریفه اطلاق می‌شود.

[۱] نک: مصباح الهدى في شرح العروة الوثقى، ج‏۱۱، ص: ۱۷۸٫

[۲] . سوره انعام، آيه ۸۴ و ۸۵٫ وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ  كُلاًّ هَدَيْنَا  وَ نُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ  وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَنَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسىَ‏ وَ هَرُونَ  وَ كَذَالِكَ نجَْزِى الْمُحْسِنِينَ()وَ زَكَرِيَّا وَ يحَْيىَ‏ وَ عِيسىَ‏ وَ إِلْيَاسَ  كلُ‏ٌّ مِّنَ الصَّالِحِين.

[۳] . تفسير صافى، چاپ دو مجلدى، ج ۱، ص ۵۳۰، جواهر، ج ۱۶، ص ۹۵٫

[۴] . تفسير الميزان، عربى، ج ۷، ص ۲۶۱، بحث روائى‏.

[۵] آل عمران،۶۱ فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ

[۶] . سوره نساء، آيه ۲۳٫ حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَتُكُمْ وَ بَنَاتُكُمْ وَ أَخَوَاتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خَالَاتُكُمْ وَ بَنَاتُ الْأَخِ وَ بَنَاتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهَاتُكُمُ الَّتىِ أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَعَةِ وَ أُمَّهَاتُ نِسَائكُمْ وَ رَبَئبُكُمُ الَّتىِ فىِ حُجُورِكُم مِّن نِّسَائكُمُ الَّتىِ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلَئلُ أَبْنَائكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَ أَن تَجْمَعُواْ بَينْ‏َ الْأُخْتَينْ‏ِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ  إِنَّ اللَّهَ كاَنَ غَفُورًا رَّحِيمًا.

[۷] . جواهر الكلام، ج ۱۶، ص ۹۳، كتاب الخمس، چاپ ايران‏.

[۸] . توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏۲، ص: ۸۹،س ۱۰۰۹؛ أجوبة الاستفتاءات (فارسى)، ص: ۲۱۶٫