post

ناشزه: زن و حدود اطاعت از شوهر

سؤال ۶۴: زن تا چه حد باید از شوهر اطاعت کند؟ آیا مرد می تواند زن را وادار به سفر به جایی کند؟ اهم وظایف زن از شوهر را ذکر کنید.

پاسخ ۶۴: در مورد اطاعت زن از شوهر علاوه بر احادیث متعددی که از معصومین (علیهم السلام) روایت شده است، پاسخ های مراجع عظام تقلید را نیز از نظر می گذرانیم:

عبد اللّه بن سنان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: در زمان رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله مردى از انصار بطلب حاجتى از خانه‌اش بيرون شده بمسافرت رفت و با زوجه‌اش پيمان بسته بود كه در نبودن وى از منزل خارج نشود تا مرد باز گردد، و اتّفاقا پدرش مريض شد، زن كسى را نزد رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرستاد و گفت شوهرم بسفر رفته و با من پيمان بسته كه از خانه‌ام خارج نشوم تا باز گردد، و اكنون پدرم مريض شده شما اجازه مى‌فرمائيد بعيادتش روم؟ فرمود: نه، در خانه‌ات بنشين و بفرمان شوهرت عمل كن، فرمود: پدرش از دنيا رفت باز از رسول خدا سؤال كرد پدرم وفات كرد شما اجازه ميدهى در نمازش شركت كنم، فرمود: نه، در منزل خود بمان و اطاعت امر شوهر نما، فرمود: پدر را دفن كردند رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله كسى را نزد زن فرستاد و پيغام داد كه خداوند عزّ و جلّ بدون شك تو و پدرت هر دو را بجهت اطاعتى كه از فرمان شوهر بردى بيامرزيد.[۱]

در حدیث دیگری از امام باقر (عليه السّلام) روايت شده است كه: «زنى آمد و عرض كرد: يا رسول اللّه! حقّ مرد بر زن چيست؟ فرمود: از او اطاعت كند و نافرمانى ننمايد و چيزى از خانۀ او بدون اجازۀ شوهر صدقه ندهد. بدون اذن شوهر روزۀ استحبابى نگيرد و او را از خودش منع نكند، حتّى اگر بر پشت كجاوه بوده باشد و از خانه‌اش خارج نشود، مگر به إذن او، زيرا وقتى بدون اجازۀ شوهر، خارج شود، فرشتگان آسمان و زمين و فرشتگان غضب و رحمت، تا زمانى كه به خانه بازگردد، بر او لعن مى‌كنند.

زن عرض كرد: چه كسى بيشترين حق را بر گردن زن دارد! فرمود: شوهرش. عرض كرد: حقوق من نيز، مثل حقوقى است كه او بر من دارد، فرمود: حتّى از هر صد حقّ مرد، يكى براى تو نيست. زن عرض كرد: قسم به خدايى كه تو را مبعوث كرد، هيچ مردى تا ابد مالك من نخواهد شد. «يعنى تا آخر عمر ازدواج نخواهم كرد»[۲] ‌و نيز فرمود: «اگر كسى را امر مى‌كردم كه براى كسى سجده كند، امر مى‌كردم كه زن براى شوهرش سجده نمايد».[۳]

نظر مراجع عظام تقلید: زنى كه عقد دائمى شده نبايد بدون اجازۀ شوهر از خانه بيرون رود و بايد خود را براى هر لذّتى كه او مى‌خواهد، تسليم نمايد و بدون عذر شرعى از نزديكى كردن او جلوگيرى نكند. و اگر در اينها از شوهر اطاعت كند، تهيۀ غذا و لباس و منزل او و لوازم ديگرى كه در كتب ذكر شده بر شوهر واجب است و اگر تهيّه نكند، چه توانايى داشته باشد يا نداشته باشد، مديون زن است.[۴]

اگر زن در كارهايى كه در مسألۀ پيش گفته شد اطاعت شوهر را نكند گناه كار است و حقّ غذا و لباس و منزل و همخوابى ندارد ولى مهر او از بين نمى‌رود.[۵] اما با این حال مرد حقّ ندارد زن خود را به خدمت خانه مجبور كند.[۶]

زن ناشزه:

«مشهور بدون إذن شوهر از خانه بيرون رفتن زوجه را نشوز دانند و زن ناشزه نفقه ندارد».

در این زمینه نیز حدیثی است که سكونى از حضرت صادق از پدرش عليهما السّلام روايت كرده كه رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرموده است: هر بانوئى كه بدون إذن همسرش از منزل بيرون رود نفقه و مخارج او با شوهر نيست تا زمانى كه باز گردد.[۷]

برخی از تکالیف زن در حقوق مدنی:

یکی از تکالیف زن تمكين است که در لغت بمعنى تن در دادن است و در اصطلاح فقهاى اماميه داراى دو معنى ميباشد:

الف- تمكين عام- و آن عبارت از حسن معاشرت زن با شوهر خود و اطاعت از او در امور مربوط بزناشوئى است. حسن معاشرت عبارت است از اطاعت زن از شوهر و خوش خوش‌رفتارى و خوش‌روئى زن نسبت باو، رعايت نظافت و آرايش خود براى شوهر آنگونه كه مقتضاى زمان و مكان و موقعيت خانوادگى آنان است و خارج نشدن از منزلى كه شوهر معين نموده و يا طبق حق مكانى كه بزن داده شده آن را انتخاب كرده است، مگر در موارد معينه كه شرح آن خواهد آمد. بنابراين رفتن زن بمنزل خويشاوندان خود اگر چه پدر، مادر و يا اولاد او باشند احتياج باجازه شوهر دارد. همچنين است مراوده با اشخاص ديگر.

قانون مدنى تمكين بمعنى عام را بوظايف زوجيت در ماده «۱۱۰۸» تفسير نموده است. ماده «۱۱۰۸» ق. م: «هرگاه زن بدون مانع مشروع از اداى وظايف زوجيت امتناع‌ ‌كند مستحق نفقه نخواهد بود». چنانكه گذشت وظايف زوجيت را قانون مدنى ذكر ننموده و بكلمه حسن معاشرت كه مجمل و مبهم ميباشد اكتفا كرده است. و بدستور ماده «۳» قانون آئين دادرسى مدنى در موردى كه قانون مجمل يا ساكت است عرف و عادت مسلم زمان و مكان با رعايت وضعيت خانوادگى زوجين، ملاك وظائف زناشوئى خواهد بود. عرف و عادت مسلم مذهبى آنست كه در بالا اشاره بآن گرديد.

ب- تمكين خاص- و آن عبارت از نزديكى جنسى با شوهر است كه زن بايد هميشه آماده براى آن باشد مگر آنكه بيمار باشد كه نزديكى موجب زيان او گردد و يا مانع شرعى داشته باشد. قانون مدنى تمكين بمعنى خاص را در ماده «۱۰۸۵» بعبارت وظايف زن در مقابل شوهر تعبير نموده است.

ماده «۱۰۸۵» ق. م: «زن ميتواند تا مهر باو تسليم نشده از ايفاء وظايفى كه در مقابل شوهر دارد امتناع كند مشروط بر اينكه مهر او حال باشد و اين امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود». از نظر قضائى بايد آن را از افراد حسن معاشرت مذكور در ماده «۱۱۰۸» ق. م دانست و شوهر ميتواند آن را از او بخواهد.[۸]

اهم موارد اطاعت از شوهر:

۱- اگر مانع شرعى مانند عادت ماهانه و روزه‏دارى ندارد و شوهر درخواست هم خوابگى كرد واجب است اطاعت كند.

۲- اگر او را از رفتن به مكانى منع كرد واجب است اطاعت نمايد.

در موارد مستحبات اگر حقوق شوهر با هر عمل مستحبى تزاحم پيدا كند بايستى‏آن عمل ترك و حقوق شوهر رعايت گردد البته در مورد حقوق زن نيز مساله به همين صورت است يعنى اگر حقوق زن با هر عمل مستحبى شوهر تزاحم پيدا كند بايستى‏آن عمل ترك و حقوق زن رعايت گردد.

۳- اگر زن بخواهد به سفر واجب مانند حج برود اجازه يا منع شوهر اثري ندارد و در صورت جمع بودن همه شرايط استطاعت زن بايد حج را انجام دهد و در اين صورت اجازه شوهر شرط نيست. همين طور براي ياد گرفتن واجبات ديني يا معالجه در صورتي که امکان آن در منزل فراهم نباشد زن مي تواند بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود. همچنين براي فرار از خطر جاني و مانند آن.

با توجه به آن كه هر اجتماعي هر چند كوچك , بايد داراي مدير و مسؤولي باشد, خانواده نيز – كه سنگ زيرين اجتماع و هسته اوليه آن است – از اين قاعده مستثني نيست و در نظام خانوادگي اسلام , مسؤوليت اداره و تأمين نيازمندي هاي خانواده , بر دوش مرد نهاده شده است ; ليكن اين به معناي حاكميت او بر زن نيست ; بلكه نوعي مسؤوليت است.

در موارد زير خارج شدن زن از منزل نياز به اجازه شوهر ندارد:

الف ) خارج شدن براي ياد گرفتن معارف و واجبات و محرمات ديني در صورتي كه در منزل امكان ياد گرفتن نباشد.

ب ) خارج شدن براي معالجه بيماري در صورتي كه امكان معالجه در منزل نباشد.

ج ) براي فرار از خطر جاني , مالي , آبرويي .

د ) براي انجام واجبات عيني كه موقوف بر خارج شدن است مثل حج واجب يا نجات جان انساني .

ه ) چنانچه ماندن در منزل باعث عسر و حرج غيرقابل تحمل باشد.

و ) اگر در ضمن عقد ازدواج با شوهر شرط كرده باشد كه براي كار و امثال آن از خانه خارج شود و شوهر هم شرط را پذيرفته باشد.

ز ) مجبور باشد براي تأمين مخارج و معاش از منزل خارج شود در صورتي كه شوهر قدرت بر تأمين مخارج ندارد و يا اگر قدرت دارد مخارج زن را ندهد.

ولي بايد توجه داشت که موارد مذکور به عنوان قانون در شريعت بيان شده اند و در جايي که تفاهم و هم دلي و صميميت باشد در نظام خانواده نوبت به قانون نمي رسد. اصولا چنين قانون هايي در زندگي زناشويي هنگام اختلاف ها بيان مي شود تا هر يک از زن و مردي که با يکديگر ناسازگاري دارند ملزم به رعايت آن گردند و اختلاف شدت پيدا نکند. در غير اين صورت زن و شوهر يک روح در دو بدن هستند و از هر لحاظ غم خوار و دلسوز يکديگرند و چه خوب گفته اند که زن و شوهر شريک زندگي هم هستند و دو مونس و شريک غمخوار بيشتر به ايثار و راضي نگهداشتن يکديگر مي انديشند نه به حد و مرزهاي قانوني و وظيفه هاي خشک.[۹]

زن می تواند با بستگانش در ارتباط باشد:

ابوسفیان یکی از بزرگ‌ترین دشمنان پیامبر اسلام(ص) هنگامی که هنوز این دشمنی پابرجا بود، مخفیانه به مدینه آمده به خانۀ دخترش ام حبیبه که همسر پیامبر(ص) بود رفت، اما رسول خدا(ص) هیچ واکنش منفی نسبت به این دیدار نداشت.[۱۰]

براین اساس، شرعاً و اخلاقاً مردان تنها هنگامی می‌­توانند محدودیت­‌هایی را در دیدار همسرشان با بستگان خویش اعمال کنند که توان آن‌را داشته باشند که بعدها با دلایلی محکمه ­پسند، این محدودیت‌­ها را به نفع نهاد خانواده و جهت استحکام آن توجیه نمایند، و گرنه اگر این محدودیت‌­ها تنها در راستای هوا و هوس مرد بوده و هیچ توجیهی را نتوان برای آن متصور شد، زن می‌­تواند با مراجعۀ به دادگاه قانوناً تقاضای برطرف شدن و یا کاهش این محدودیت‌­ها را نماید.

[۱] . من لا يحضره الفقيه – ترجمه، ج‌۵، ص: ۹۰٫

[۲] . غوالى اللئالى، ج ۳، ص ۳۱۰، حديث ۱۳۵٫

[۳] . دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۲۱۶، حديث ۷۹۸؛ ‌كنز العرفان في فقه القرآن – ترجمه، ج‌۲، ص: ۷۵۹‌.

[۴] .  توضیح المسایل (محشی – امام خمینی)، ج ۲، ص ۴۷۶، مسأله ۲۴۱۲٫

[۵] . همان، مسأله ۲۴۱۳٫

[۶] . همان، ص ۴۷۸، مسأله ۲۴۱۴٫

[۷] . من لا يحضره الفقيه – ترجمه، ج‌۵، ص: ۸۷٫

[۸] . حقوق مدنى (امامى)، ج‌۴، ص: ۴۴۸-۴۴۷٫

[۹] . برگرفته شده از سایت پرسمان.

[۱۰] . ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج ۱۷، ص ۲۶۳، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۴ ق.